یادداشت نعیمک

نعیمک

نعیمک

1403/12/25

        وقتی از ادبیات کودک حرف می‌زنیم «جایی که وحشی‌ها نیستند» جزو کلاسیک‌ها به حساب می‌آید. از کتاب‌های بسیار مشهوری که اتفاقاً در ایران خیلی دیده نشده. اینکه چرا این قدر این کتاب خاص مهم و مشهور بوده برایم همیشه عجیب است. یکی از دلایلش این است که کتاب تلاش دربارۀ عصبانیت، ناراحتی‌های کودک و مواردی شبیه این حرف زده زده قبل از آن کمتر بوده. یعنی برعکس همیشه که یک بچه‌ای باید ترگل‌ورگل باشد و داستان پر از نصیحت؛ این بار این اتفاق نیفتاده و یک بچۀ عصبانی می‌بینیم که می‌رود به سرزمین وحشی‌ها و آنجا حاکم‌شان می‌شود. از این زاویه حتماً داستان مهمی است اما باید از طرفی افسوس هم بخودم که دچار همان گره‌ای می‌شود که دارد ازش فرار می‌کند یعنی باز هم کتاب «چیزی برای یاد دادن یا یاد گرفتن» دارد. و از طرفی وقتی با کتابی چنین برخوردی داریم آن را با نگاه بزرگسال داریم بررسی می‌کنیم. 
خود کتاب برایم خیلی جالب بود. تصویرسازی‌های عجیب‌وغریب با رنگ‌های مرده که قبلاً ندیده بودم. تصویرهایی از غول‌های ترسناک که شکل جدیدتر آن را در «گروفالو» دیده بودم. اینکه که مکس بدون هیچ توضیحی وارد سرزمین دیگری می‌شود و برمی‌گردد به خود من خیلی کیف داد. مهم نیست که چرا رفت و آن‌ها چه موجوداتی بودند. مهم این است که رفت و قصه‌ای اتفاق افتاد. با تمام این حرف‌ها جزو کتاب‌های محبوبم نیست و شاید به دلیل «خیلی» مشهور بودن انتظار بیشتری ازش داشتم. البته این نکته را نباید فراموش کنیم که الان در دوره‌ای هستیم که کتاب‌های کودک فوق‌العاده‌ای چاپ می‌شوند و شاید برعکس دیگر گونه‌های ادبیات که کلاسیک‌ها بهتر هستند در ادبیات کودک واقعاً در شکوفایی هستیم.
      
1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.