یادداشت ریحانه شهبازی
1404/3/19
«عشق یک طرح وجودی برای ساختن دنیایی از دیدگاه مرکز زدودهشده است که با غریزهی صرف من برای بقا یا از نو تصدیق کردن هویتم تفاوت دارد. من در اینجا «ساختن» را در برابر «تجربه کردن» قرار میدهم. آنگاه که سر بر شانهی زنی که عاشقش هستم میگذارم، و فیالمثل میتوانم اینها را ببینم: آرامش گرگومیش از فراز منظرهای کوهستانی، مزارع سبز و طلایی، سایهسار درختان، گوسفند پوزهسیاهی که بیحرکت پشت پرچین ایستاده، و آفتاب که در شرف پنهان شدن در پس قلههای مضرّس است؛ نه به واسطهی برداشتی که از چهرهاش میکنم، بلکه از درون دنیا همانطور که هست میدانم زنی نیز که عاشقش هستم همین دنیا را میبیند، و این همسویی بخشی از جهان است، و میدانم که عشق دقیقاً در آن لحظه تناقض اینهمانی و تفاوت را میسازد، میدانم که عشق وجود دارد و تداوم وجودش را وعده میدهد. واقعیت این است که من و او در این سوژهی تکین دست داریم، سوژهی عشق منظرگاه جهان را از طریق منشور تفاوتهایمان مینگرد، سپس این جهان [به این طریق درکشدنی است، زاده میشود، و اصلاً بازنمایی آن چیزی نیست که نگاه خیرهی من را پر میکند. عشق همواره امکانپذیری حضور یافتن در تولد جهان است؛ نیز تولد یک کودک، اگر از روی عشق زاده شده باشد، مثال دیگری از این امکانپذیری است.» کتاب، مصاحبهی «نیکلاس ترونگ» با «آلن بدیو» است که در شش بخش اصلی راجعبه عشق گفتگو میکنند: ۱) عشق در معرض تهدید ۲) فلسفه و عشق ۳) برساختن عشق ۴) حقیقت عشق ۵) سیاست و عشق ۶) هنر و عشق بدیو علاوه بر بیان نظراتش درمورد بحثهای شناختهشدهتری مثل لزوم توجه به فرآیندها در عشق، در مواردی که بحث نسبت موضوعاتی مثل سیاست و هنر با عشق مطرح است، دیدگاههای بدیعی را بیان میکند. مثلاً در بخش سیاست و عشق، دو مفهوم سیاسی- فلسفی «کمونیسم» و «برادری» با دیالکتیک موجود در عشق مقایسه میشوند. کمونیسم این ایده را دارد که «جمعی بودن قدرت ادغام هرگونه تفاوت فراسیاسی را دارد» و در عشق هم «هویتها و اینهمانیها فینفسه مانع خلق عشق نیستند». در مورد برادری هم گفته شده: «اگر امر جمعی واقعاً میتواند برابری را بپذیرد، به این معناست که برادری نیز میتواند حادترین مفارقتها را در خود ادغام کند و قدرت اینهمانی را به اندازهی زیادی محدود کند». با توجه به حجم کم کتاب و ساختار آن که بر مبنای مصاحبه است، به مباحث مفصل و عمیق پرداخته نشده؛ اما برای علاقهمندان به این حوزه بینشهای مفیدی را ایجاد میکنند. در مجموع با توجه به نکات موجز و در عین حال درخشانی که طی صحبت با بدیو مطرح میشوند، خواندن «در مدح عشق» را توصیه میکنم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.