یادداشت نسـتـࢪن شریفی

        دروازه مردگان؛ قبرستان عمودی
حمیدرضا شاه آبادی

سال‌ها پیش موقعی که مشغول تحقیق برای نوشتن مقاله‌ای درباره وضعیت کودکان ایرانی در دوره قاجار بودم، در میان گزارش‌ حوادث آن دوره یک چیز توجهم را جلب کرد؛ و آن افتادن و خفه شدن کودکان در حوض خانه‌ها بود! تقریبا هفته‌ای نمی‌شد که یک یا چند کودک در حوض‌های عمیق خانه‌ها غرق نشوند. تکرار این حادثه کم‌کم در ذهن من به یک ایده داستانی تبدیل شد. فکر کردم هر حوض می‌تواند دریچه‌ای باشد به دنیای دیگر. به بچه‌هایی فکر کردم که از این دروازه به دنیای مردگان رفته‌اند و آنجا همدیگر را دیده‌اند. این طور بود که دروازه مردگان در ذهنم جا گرفت. داستانی که موقع نوشتنش به خیلی چیزها فکر کردم؛ به بچه‌ها و رنج‌هایشان، به آگاهی، به جهان ناشناخته‌ای که در همسایگی ماست، به...
      
5

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.