یادداشت ملیحه سادات حق خواه
1404/3/15
💎: کت به همراه مادرش جیمی، در کنار زنی به نام جم زندگی میکنند که در پوشش یک شرکت نظافتی، دست به دزدی جواهرات میزند. جم در یکی از دزدیهایش کت را همراه خودش میبرد، اینجاست که جیمی دیگر طاقت نمیآورد و میخواهد که با انجام آخرین پروژه دزدی، برای همیشه جم را ترک کند و از دزدی دست بکشد. کت با ترفندی مادرش را مجبور میکند تا او را با خود ببرد، اما این سرقت، اصلا پروژه راحتی نیست. آنها برای دزدی به شهرکی متعلق به یک خانواده مرفه میروند تا گردنبندی را از دختر خانواده سرقت کنند، غافل از اینکه همسر سابق جیمی، یعنی لوک، نامزد این خانم است و لوک و پسرش لیام هم در این شهرک حضور دارند. درست در همان زمان حضورشان در شهرک، قتلی رخ میدهد و اوضاع برای کت و مادرش بسیار پیچیده میشود. 💎: همانطور که خیلی از شما میدانید، کتابهای مکمنس، نوجوان پسند هستند و بیشتر آثارش شخصیتهایی در سنین نوجوانی دارد، مثل همین کتاب. اما داستانهایش تعلیق خیلی خوبی دارند. به خاطر همین رنج سنی نباید از کتاب توقع یک داستان جنایی حرفهای داشته باشید ولی در سطح خودش، معمایی خیلی خوب است و خواننده کتاب را تا پایان دنبال میکند تا از اصل ماجرا آگاه شود. پس اگر یک کتاب سبک خواستید که با فراغ بال بخوانید ولی در عین حال کمی هم ذهنتان را به چالش بکشد گزینه خیلی مناسبی هست. ترجمه کتاب هم خیلی خوب است و به شخصه همین ترجمه را توصیه میکنم. قبلا از مک منس دو کتاب دیگر خوانده بودم که آنها هم در این همین فضا هستند و پیشنهادشان میدهم، «یکی از ما دروغ میگوید» و «یکی از ما نفر بعد است». پ.ن: یک چیزی را اضافه کنم، این کتاب شخصیتهای رنگینکمانی دارد و طبق تجربه خودم، باید گفته بشود تا انتخاب برای بقیه راحتتر باشد.😊
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.