یادداشت 𝔃𝓪𝓱𝓻𝓪
3 روز پیش
به نام او...)
در یک جنگلِ تاریکِ تاریک؛ نوشتهٔ روث ور
این کتاب اولین اثری بود که من از این نویسنده خوندم؛ بنابراین از خودم در آینده میخوام که من رو سرزنش نکنه بابت نمره و نظراتی که قراره بدم. ( جدیدا نظرم راجع به خیلی از کتابهایی که قبلا خوندم و قلم خیلی از نویسندهها عوض شده، از این جهت گفتم.)
خب، برای شروع یه خلاصهٔ کوتاه از داستان:
نورا، نویسندهای درونگراست که تنها خواستهاش آرامش و تنهایی تو خونهٔ دنجشه. اما این آرامش وقتی به یه مهمونی دعوت میشه، از هم میپاشه...
میزبان مهمونی، دوستی قدیمیه که نورا سالهاست هیچ خبری ازش نداره.
چهلوهشت ساعت بعد، نورا توی بیمارستان بههوش میاد و خیلی زود میفهمه که کسی کشته شده.
اما اون هیچ چیز یادش نمیاد؛ نه اینکه چی اتفاقی افتاده، نه اینکه خودش چه نقشی توی ماجرا داشته.
حالا مجبوره برای پیدا کردن جواب، برگرده به گذشتهای که سالها ازش فرار کرده...
اول از همه میخوام راجع به قلم روث ور بگم:
روث ور بهخوبی تونست منو با اولین کتابی که ازش خوندم جذب کنه. چجوری؟
با توصیفهایی دقیق و پرجزئیات از صحنهها؛ اونقدر زنده و ملموس که انگار دارم فیلم میبینم.
(البته شاید برای بعضیها این سطح از جزئینویسی خستهکننده باشه، ولی من واقعاً ازش لذت بردم!)
و اما شخصیتپردازی... عااالییی بود!
راستش بعد از کاراکترهایی که فریدا مکفادن خلق کرده بود، دیگه امید چندانی به شخصیتپردازی قوی توی کتابهای جنایی نداشتم، ولی روث ور نظرم رو کاملاً عوض کرد!
با تکتک شخصیتها تونستم ارتباط بگیرم و باهاشون زندگی کنم.
مهمتر از همه اینکه رفتارها و تصمیمهاشون منطقی بودن؛ و به نظر من، این مهمترین ویژگی توی یه شخصیتپردازی موفقه.
برای همین از این بخش واقعاً راضی بودم.
راجع به شروع و پایانبندی هم باید بگم که خوب بودن؛ نه فوقالعاده و خیرهکننده، نه ضعیف یا ناامیدکننده.
خودم تا حدود شصت صفحهٔ اول، درگیر تلاش برای ارتباط گرفتن با قلم نویسنده بودم، ولی بعد از اون کتاب افتاد رو غلتک و دیگه نمیشد زمین گذاشتش.
پایانبندی هم منطقی و درست بود، ولی هنوز چند مورد مبهم باقی موند.
مثلاً تو شبی که قتل اتفاق افتاد، بار اول چرا در باز شده بود؟
یا اونجایی که نورا گفت «قتلهایی انجام داده که ناخواسته بودن»؛ چرا دیگه بهش اشارهای نشد؟ چرا همونجا رهاش کرد؟
در پایان باید بگم که خوندن این کتاب تجربهٔ خوبی بود و باعث شد بازهم سراغ آثار روث ور برم.
و اگر دنبال کتابی جنایی هستید که بیشتر روی چرایی قتل تمرکز داشته باشه این کتاب گزینهٔ خوبی هست.
پن: این کتاب به جز اولین کتاب من از روثور، اولین کتاب دست دومی هم بود که خوندم. و واقعا توقع نداشتم در این حد کتاب نو و تمیز باشه. دمِ ریباکس گرم! کتاب واقعا *در حد نو* بود!
(0/1000)

𝔃𝓪𝓱𝓻𝓪
دیروز
1