یادداشت مسعود بربر
1400/12/1
از این کتاب تنها یک نسخه خطی باقی مانده که همین سرگذشت آن را خیالانگیز میکند... کتاب جدای از همه جنبههای مهم، سرشار است از تکههای تکان دهنده و حسرت برانگیز: [سلیمان باد را گفت «مرا به جایگاهی فرود آر که معتدلتر باشد و هوای سبک» او را به #سیستان فرود آورد ... و به هیچ جای، مردم نباشد فراخمعیشت چون مردم سیستان .... خسروان را در سالی یک روز بودی که داوری یکساله را مظالم کردی. آنِ همهی جهان به نیم روز راست گشتی و مظلومانِ #سیستان را جداگانه نیم روز بایستی. به این سبب [سیستان را «نیمروز» نام کردند. ... ایران ابن رستم رسول فرستاد که به حرب عاجز نیستیم اما صواب صلح باشد ربیع گفت خرد چنین واجب کند که دهقان میگوید و امان داد پس بفرمود تا صدری بساختند از کشتگان و بر شد و برآن بنشست ایران ابن رستم صدر او ازکشتگان بازنگرید و یاران را گفت میگویند اهرمن به روز فرادید نیاید، اینک اهرمن
1
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.