یادداشت yaghoob samsami

        نویسنده روابط شخصیت ها رو به خوبی به هم گره زده و رفت و برگشت داستانی ده ساله ای که اتفاق میفته هم به خوبی به جذابیت و پیشبرد داستان کمک کرده اما این نکته رو درباره کتاب بگم که با یک کتاب کاملا اعتقادی مذهبی روبرو هستیم که تمامی شخصیت ها چه پولدار و چه فقیر برای همه ی کارای خودشون به امام رضا متوسل میشن و از تون راهنمایی میخوان و همیشه هم کارشون راه میفته و رفع مشکل میشه. در جایی زنی که شوهرش مرده حتی از شریک شوهرش شکایت نمیکنه و اونو به امام رضا میسپاره و اتفاقا تو همون حرم امام رضا میبینش و مشکلش حل میشه.
کل داستان و روابط شخصیت ها با توسل به امام رضا کارشون پیش میره و این داستان رو تبدیل میکنه به یک اثر مذهبی صرف.
نوع روایت داستان و صحبت هایی که نویسنده از زبان خودش برای تعریف داستان میگه رو دوست نداشتم و کاملا اضافه بود و میتونست بدون این توضیحات داستان رو پیش ببره.
پایان باز داستان و پیدا نشدن شخصیت زن، زینت، و وضعیت نامعلوم رابطه عاطفی در حال شکل گیری دخترش، مرجان، هم به بهتر شدن داستان کمک نکرده و اتفاقا به نظر میرسه نویسنده نتونسته داستان رو ادامه بده و همینجا داستان رو تموم کرده.