یادداشت فاطیما
1403/4/29
3.6
45
*هیچ وقت فکر نمیکردم حالم از عشق هم بهم بخورد* تجربه گذاشتن دومین یادداشت: شوهر آهو خانم نوشته علی محمد افغانی 🚫🚫 به نظرم چیز خاصی را اسپویل نکردم ولی اگر خیلی حساسید نخوانید 🚫🚫 اگر میخواهید که از عشق به زاویه دیگری نگاه کنید و یه عشق ممنوعه را ببینید این کتاب را بخوانید؛هرچند که ممکن است با خواندنش به هرچه عشق هست فحاشی کنید.سید میران<شوهر آهو>کشته شهوات خودش بود حتی به بهای فدا کردن بچههایش از آن حسهای مضخرفش دست نمیکشید (جایی در داستان که تازه با هما<زن دومش>ازدواج کرده،بخشی رو داریم که آهو پشت در قایم شده و داره به حرفهایی که به شوهرش میزنند گوش میدهد و بچهها هم منتظر نشستهاند تا ببیند چه میشود و بهرام که هفت سالهست با گریه و حالت کودکانه خودش دعا میکند پدرش هما را طلاق بدهد و برای اینکه ایمانش را به خدا نشان دهد میگوید بعد از آن دیگر سر پا دستشویی نمیکند و صناری هم که نفت فروش فراموش کرده بود از او بگیرد را هم به گدا میدهد:)حقیقتا با این بخش داستان قلبم عمیقا چند تیکه شد.) رمان شوهر آهو خانم توصیفات خیلی زیادی داشت که برای من به شدت خسته کننده بود و گاهی آزاردهنده میشد اما به بهترین شکل ممکن عواطف را نشان میداد طوری که به نظر میرسید تک تک این احساسات را قبلا تجربه کرده(جایی از داستان خیلی نظرم رو جلب کرد بعد ناراحتی و افسردگی آهو، او را دچار مسخ واقعیت<مسخ شخصیت> نشان داد و همه چیز حتی بچههایش به نظرش مجازی بودند و همین برای اثبات اینکه به بهترین شکل حال روحی افراد رو توصیف میکرد کافیست.) دلم میخواد درمورد خیلی چیزهای دیگه هم صحبت کنم ولی دیگه کافیه و از حوصله اینجا خارجه:)
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.