یادداشت MBVPDR
دیروز
رمانی که نفسهای گرم و عرقریزانِ مردمان جنوب شهر را به رگهای خواننده تزریق میکند. خالد، جوانی از طبقهی کارگر، در میان فقر، عشق و آرمانهای سیاسی بزرگ میشود، درست مثل ایرانِ دههی ۲۰ و ۳۰ که میان سنت و مدرنیته میسوخت. محمود با نثری آغشته به خاک و خون و نمکِ خلیجفارس، تکتک شخصیتها را از دل کوچهپسکوچههای آبادان بیرون میکشد و زنده جلوی چشم میگذارد. نقد : اگرچه برخی صحنهها ممکن است برای خوانندهی امروزی کشدار به نظر برسد، اما همین جزئیاتِ زندگیمحور است که "همسایهها" را به یکی از واقعیترین رمانهای اجتماعی ایران تبدیل کرده. محمود نه قهرمان میسازد، نه ضدقهرمان؛ فقط آدمهایی معمولی را نشان میدهد که گاهی شجاعند و گاهی ترسو، دقیقاً مثل زندگی واقعی. چرا بخوانیم؟ برای آنکه ببینید ادبیات متعهد چگونه باید نوشته شود: بیشعار، پراحساس و مملو از آن "رئالیسم تلخ" که فقط در مشتِ نویسندهای مثل محمود جان میگیرد. اینجا نه انقلاب را تقدیس میکند، نه محکوم؛ فقط ثبت میکند، مثل دوربینی که از دل تاریخ فیلمبرداری کرده.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.