یادداشت نفیسه سادات موسوی
1401/1/7
3.5
16
توصیف کتاب در یک کلمه می شود: جنون. نمایش افکار عریان و دیوانه وار یکی از قاتلین کربلا (زراعة بن ابان) که با اینکه در بستری داستانی شکل گرفته و بخش زیادی از محتوای داستان آفریدهی نویسنده است اما همچون ماجرایی مستند، خواننده را با دهان نیمه باز و ضربان قلبی تند شده و نفس هایی هیجانی به دنبال خود میکشاند. ماجرا از این قرار است که میخواهیم چگونه اتفاق افتادن نفرینی که روز عاشورا از سوی امام حسین روانه زراعة شده را با هم مرور کنیم، اما در خلال شکلگیری این اتفاق با درندهخویی نفس آدمیزاد و نهایت حرص و طمع و ولعی که یک انسان می تواند در زندگی تجربه کند، مواجه میشویم تا به آنجا که حتی خواستهها و اهداف خودش را هم قربانی این تمایل بیمرزمیکند. هشداری بزرگ برای تمام ابناء بشر! اما درباره فضای تاریخی کتاب؛ چند ده صفحهای طول میکشد تا مخاطب با فضای حاکم بر داستان و جابجا شدن خط زمانی بین زمان حال قصه و واقعه کربلا انس بگیرد و از گیجی در بیاید، اما بعد از این هماهنگی ذهن مخاطب با روند داستان، هر جا که ممکن است دلمان به حال و روز سیاه و هر لحظه سیاهترشوندهی ابنابان بسوزد، با پرشی به موقع به کربلا و بیان بخشی از رذالت و دنائت بیش از حد او، این ترحم جای خود را به خشم و لعنت ( اللهم العنهم جمیعا) میدهد. در کل کتاب با اینکه کمی شلوغ و سردرگم کننده شروع میشود اما به خوبی و قدرتمند پیش میرود و به نظر من در ژانر کتابهای داستانی با محوریت وقایع و شخصیت های کربلا، اثر بدیع و دست اولی است.
2
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.