یادداشت Soli
1404/4/16
Nothing saves us in the end, Tom said, stroking my hair. Not gods or shadow gods. Not heaven or the endless Deep. Not blood or cream red as blood. Rouge, as they say. And he smiled his smile that lit me up. عجیب بود. انتظار داشتم وحشت باشه، ولی نبود؛ فقط فضا خیلی تاریک بود. البته تو ساختن اضطراب در خواننده خوب عمل کرده بود، وقتهایی که بِل درباره مراقبت از پوست حرف میزد من واقعا هول میکردم. انتظار داشتم عاشقش بشم و نشدم و گمونم همین هم بیشتر ناراحتم کرده. نمیدونم چون خوندنش طول کشید به نظرم خیلی طولانی و کشدار اومد، یا چون خیلی طولانی و کشدار بود خوندنش خیلی طول کشید. واقعا نمیدونم ازش خوشم اومده یا نه، دو و نیم ستاره.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.