یادداشت نعنا🌱
1404/5/10 - 03:20
اینکتاب از زمان شروع تا پایانش، از دست من جدا نشد، ام علای عزیزم که فقط چند ساعت از آشنایی باشما میگذره، انگار خودم پای داستان زندگی تون نشستم و از زبان خودتون شنیدم، روایت صبوری و شکوری شمارو... شاید مثل همه ی آدم هایی که کنار شما زندگی کردند، الان دلم قرصه یه سنگ صبوری محکم و پر از امید دارم که موقع سختی بهش پناه ببرم و با حال خوب و پر امید به زندگی برگردم. اگر شماهم مشتاق شنیدن و دیدن اَبَر قهرمان های واقعی هستيد، لحظه ای توی خوندن این کتاب شک نکنید.
(0/1000)
نظرات
1404/6/23 - 13:03
به تازگی زیارت مزار این بانو و مخصوصا تصویری از خانواده شهیدش در بالای مزار من رو خیلی مشتاق به خواندن این کتاب کرده🥺🥲
2
1
نعنا🌱
1404/6/23 - 23:09
1