یادداشت علی
1402/3/7
3.4
5
«زشتِ زیبا یا زیبای زشت» -(اولین کتابی است که از موراکامی میخوانم) برای من این کتاب ساخته شده از تضاد هاست، به همین خاطر است که نمی دانم زشتی است که زیبایی هایی دارد یا زیبایی که زشتی هایی. نویسنده خود زندگی سالمی دارد ولی کاراکتر هایش خیر، اکثر قریب به اتفاقشان درگیر روابط نامشروع. از عشق حرف میزنند ولی خیانت میکنند. افرادی عادی هستند ولی در واقع اصلا عادی نیستند.(نه اینکه برای خواننده واقعی به نظر نرسند) ورزش میکنند و به غذایشان اهمیت میدهند ولی تقی به توقی میخورد مشروب میخورند (به نظرم سلامتی تندرستی با مشروب در تضاده) می دانند چیزی درست نیست ولی فرض میگیرند که درست است. اسم کتاب هم ۱۹۸۴ است هم نیست. هم برادر بزرگ دارد هم آدم کوچولو. هم جملات قصار دارد هم جملات هرجایی. جالب اینجاست، با اینکه سانسور کتاب با خود نویسنده نبوده ولی سانسور کتاب هم دارای تضاد است: با اینکه سانسور شده ولی انگار سانسور نشده😐😂(این نشون دهنده اینه که نویسنده جوری مسائل جنسی-با جزییات فراوان- رو به داستان پیوند زده که قابل جدا شدن نیست) و خیلی تضاد هایی که یادم نمیاد... نویسنده قلم خوبی دارد و در بیان جزییات ماهر است( بخصوص لباس، غذا و ...) در جلد ۱ آنچنان وارد رئالیسم جادویی نمیشوید کاراکتر ها واقعی به نظر میآیند. در آخر نمی دانم آیا این کتاب را دوست دارم یا نه؟ میخواهم ادامه بدهمش یا نه؟ توصیه بکنم یا نه؟
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.