یادداشت فاطمه عباسی 🇵🇸
1402/10/22
کتابخانه عمومی مجازی جذابترین کتابی که در این سبک خوندم! البته حدود ۳ سال پیش. فوقالعاده بود. چندماه بعد از مطالعهی این کتاب این تقدیر شیرین رو داشتم که از طرف دانشگاه از این شرکت بازدید داشته باشیم و اونجا رسما روی ابرها سیر میکردم. هرچیزی که خونده بودم رو به عینه میدیدم و واقعا حیرتآور بود! کتاب کاملا بیان واقعیات هست و انگیزهی الکی و بازاری بهتون تزریق نمیکنه. کتاب از ارائهی مهندس نجاتبخش در یکی از دانشگاهها شروع میشه و در ادامه به نقل زندگی خودشون و کسب و کارهایی که تجربه کردن و تاسیس این شرکت و سبک فعالیتها و چالشها و البته آیندهی شیرینی که در ذهن دارن میپردازند. قصهی زندگی یه مهندس و البته همکارا و خانواده و دوستاشون. مهندس نجاتبخش در این کتاب از زندگی خانوادگیشون و کسب و کارهایی که تجربه کردن میگن تا اینکه چطور شد بهیار صنعت تاسیس شد و به اینجا رسید. یه بخش کوچیکی رو تعریف میکنم: یکی از دستگاههای مورد تعمیر توسط مهندس شتابدهندهی بیمارستانی بود. حالا این عزیزمون چی هست؟ یه طول موج خاص رو متمرکز میکنه و میزنه به تومور سرطانی و برای درمان سرطان استفاده میشه. این خطِ اخیر تکنولوژی ساخت دستگاه و زحمات مهندسین رو به باد داد. خیلی تکنولوژی عمیق و پیچیدهای داره، هم ساخت دستگاه هم حتی طراحی و ساخت مکانی که این دستگاه در اونجا قرار میگیره. از این سبک دستگاه کلا یکی توی ایران داشتیم (دهه ۷۰ گمانم) که اون هم اهداییِ یه بزرگواری بوده که همسرشون سرطان داشتن و درمان شده بودند. ایشون به شکرانهی این امر یکی از این دستگاه خیلی گرون میخرن و میارن ایران. دستگاهی که خیلی از بیمارا در صف استفاده از اون بودن و خرابی و کمبود این دستگاه عمیقا کادر درمان و بیماران رو اذیت میکرده. بلند پروازیهای مهندس معدل ۱۴ قصه به جایی میرسه که از ساخت یک تخت بیمارستانی شروع میکنن و بعدها میرسن به ساخت همین دستگاه و دستگاههای دیگهای که تو کتاب میخونید. از اون بازدید مسرت بخش: فضای شرکت در چند طبقه جذابیت خاص خودش رو داشت. میانگین سنی مهندسای اونجا حدود ۲۵ سال بود. اگر سوالی ازشون میپرسیدی، کاملا مشخص بود که تو حوزهی خودشون کاملا عمیق و حرفهای هستن حتی با این که سنی نداشتن! برام جالب بود که فقط در بخش فیزیک که معمولا میگن واسه علوم پایه کار نیست، حدود هفتاد نفر مشغول بودن. کتاب تا حدود سال ۹۵ اطلاعات رو درج کرده و یه سری تجهیزات رو تو کتاب نمیخونید اما در حال ساخت هستن. مثلا اواخر کتاب میگن برنامه داریم جتِ چند نفره بسازیم و دو سال پیش که ما بازدید رفتیم در حال ساخت بود، خیلی شیک و مجلسی! که البته اجازهی عکس برداری هم نبود. راستی برای بچه های زیست و پزشکی و اون سبک تحصیلی به شدت کتاب سلولهای بهاری رو پیشنهاد میکنم. یادداشت تفصیلی رو اونجا بخونید. در طول هردو کتاب میبینید که چقدر سخت کار کردن و چه مشکلاتی داشتن و فائق اومدن و کاملا حس میکنید که: ۱. إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا ﺑﻪ ﻳﻘﻴﻦ، ﺩﺭ ﭘﻲ ﺩﺷﻮﺍﺭﻱ ﺁﺳﺎﻧﻲ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ. ۲. فَإِذَا فَرَغْتَ فَانصَبْ ﺍﻛﻨﻮﻥ ﻛﻪ ﺩﺍﻧﺴﺘﻲ ﺳﻨّﺖ ﻣﺎ ﭼﻴﺴﺖ، ﻫﺮﮔﺎﻩ ﺍﺯ ﻛﺎﺭ ﺭﺳﺎﻟﺖ ﻓﺎﺭﻍ ﺷﺪﻱ، ﺑﻪ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﺑﻜﻮﺵ ﻭ ﺭﻧﺞ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺧﻮﺩ ﻫﻤﻮﺍﺭ ﺳﺎﺯ. (ترجمه المیزان)
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.