یادداشت پیمان قیصری

فرار به غرب
        فرار به غرب یا خروجی غرب، داستانی نسبتاً عاشقانه با درون مایه‌ی پناهندگی و مهاجرته. سعید پسری حدودا مذهبی شیفته‌ی نادیا شده که پوشش چادر داره که البته بعداً متوجه میشیم این پوشش نه از سر اعتقاد که برای محافظت انتخاب شده. شهر محل زندگیشون درگیر جنگ داخلی شده و اونها بعد از مدتی رابطه‌ و ایجاد صمیمیت بینشون تصمیم میگیرن از کشور مهاجرت یا فرار کنن. درهای جادویی توی داستان خودنمایی می‌کنه درهایی که واردشون میشی و سر از جای دیگه در میاری، سعید و نادیا با استفاده از این درها به جاهای مختلفی در دنیا میرن و اتفاقاتی براشون می‌افته و رابطه‌شون دست خوش تغییرات میشه. 
در نهایت داستان جالب هست ولی به نظرم تعداد جوایز و پرداخت بهش بیش از حقش بوده و شاید یه خاطر جو مهاجران و پناهندگی در اروپا این اتفاق افتاده.
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.