یادداشت محمدرضا معلمی
4 روز پیش
یازدهمین کتاب سال ۱۴۰۴ «پرده» چقدر هیجانانگیز و درجهیک. هرچند یک مشکل خیلی مهم با یکی از اتفاقات اصلی و مبنایی کتاب داشتم* اما نمیتونم منکر جذابیتش بشم؛ جذابیتی که برای من، پرده رو، در کنار ده بچهٔ زنگی و قتل راجر آکروید، جزو سه کتاب برتر آگاتا کریستی قرار میده. این کتاب رو نشر هرمس هم منتشر کرده و نمیدونم ترجمهش از ترجمهٔ نشر ماهی بهتره یا نه. من نسخهٔ نشر ماهی رو خوندم و ترجمهش رو بخاطر بعضی خلاقیتها و ترکیبسازیهایی که داشت، دوست داشتم. این رو هم بگم که مواردی مثل ترجمهٔ سوال و جوابهای جدولهای کلمات متقاطع، یک چالش جدی برای مترجم به حساب میاد. چنین موردی در این کتاب وجود داره و خانم شایان، مترجمی که نشر ماهی باهاش کار کرده، این قسمت از کتاب رو واقعا خوب درآورده. * ببینید اتفاقات کتاب، مثل اولین پروندهٔ پوآرو، در عمارت استایلز اتفاق میافته. برعکس اولین پرونده، حضور کاپیتان هیستینگز در عمارت استایلز، نه دلیل مهمی داره و نه در پیشبرد داستان چندان موثره. دعوت پوآرو از هیستینگز چندان منطقی نیست و عملا دلیلی برای حضور هیستینگز در عمارت وجود نداره و حضورش در گرهگشایی از جنایت، مفید نیست و عملا کمک خاصی نمیکنه جز این که اتفاقات کتاب رو روایت میکنه. - دوتا مسئلهٔ دیگهای که از این کتاب رو مغز من بودن، حضور طولانیمدت شخصیتها در این عمارت بود. کل اتفاقات کتاب در مدتزمانی شاید بیش از یک ماه رخ میده و این سوال پیش میاد که این همه شخصیت چرا اینجا هستند و آیا خونه زندگی ندارن؟ اگر برای تعطیلات اومدن، چرا اینقدر طولانیمدت؟ - حضور بعضیها هم که شاید اصلا توجیهی نداشت. چرا یه دانشمند و دستیارش باید بیان تو منطقهای به تحقیقاتشون ادامه بدن که اساسا ربطی به موضوع تحقیقشون نداره؟ برعکس ده بچهٔ زنگی که کشیدهشدن پای شخصیتها به جزیره خیلی منطقی زمینهچینی میشه، در اینجا ما شاهد حضور بیدلیل (یا سستدلیل) و طولانیمدت شخصیتها در عمارت استایلز هستیم. - رفتارهای بچگانهٔ هیستینگز و نفهمیها و حواسجمعنبودناش هم واقعا رو مخ بود. با این همه باز هم امتیاز من به کتاب پنج از پنجه.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.