یادداشت علیرضا گلرنگیان

مثل دست های مادرم
        هنوز هم بوی تند عطر زنانه ی خانم معلّم زیر دماغم مانده است، لباس آبی اتو کشیده و موهای خوشرنگ و زیبا. بیشتر که فکر می کنم، دست های خسته و چروک گرفته ای یادم می آید که صدایی خط خطی و بی شباهت به آن عطر و رنگ و اتو، با آن همراه شده است. دست ها را می شناسم، مثل دست های مادرم. شما هم اگر بخوانید، خواهید شناخت.
      
14

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.