یادداشت وایولت

وایولت

وایولت

3 روز پیش

بسم الله ا
        بسم الله الرحمن الرحیم 

خب حتی برای خودمم یکم عجیبه که چطور با وجود اینکه انقدر عاشق این کتابم بهش ۳/۵ دادم...ولی خب بعدش با توضیحاتی که قراره بگم‌ قانع شدم
خب اولا که هر اثری که ترند میشه شاهکار نیست...
رقبای الهی، یک شاهکار و اثری بی نظیر نیست، ولی یک داستان دلنشین و کمیاب در این روزها؟ بله، این یکی رو هست.
اگر قرار بود کتاب رو تو یک کلام توصیف کنم همون دلنشین بود.
حسی که کتاب به خواننده منتقل میکرد خیلی خوب بود. حال و هوای کلاسیک، بوی قهوه و چای، صدای ماشین های تایپ، شادی های کوچیک در غوغای جنگ، متن های شاعرانه ای با حس ادبیات قرن بیستم...برای من فضای انیمه وایولت اورگاردن رو یادآوری می‌کرد.
اما...میخوام صادق باشم، نویسنده زیادی به همین حس خوب کتاب تو بخش فضاسازی متکی بود، یجورایی اون بخش داستان که مربوط به بخش فانتزی و دنیاسازی بود، خوب پردازش نشده بود. خب این کتاب یک فانتزی اساطیریه. در ژانر فانتزی اساطیری بخش زیادی از داستان حالت رئال داره، ولی بنظرم این کتاب با توجه به پایان بندیش، اعتدال بین رئال و فانتزی رو خوب برقرار نکرده بود.
مورد دوم پردازش شخصیت ها بود که نقش اصلی مذکر یا همون رومن کیت، تا حدی غیرقابل باور بود. اون حجم از پختگی، فداکاری و متشخص بودن با یه پسر نوزده ساله خیلی سازگار نبود.  ولی اگر بخوام بگم چرا کتاب کمیابیه؟
خب مدت ها بود دنبال همچین عاشقانه ای می گشتم. یه همچین عشق خالصانه ای! خب حقیقتا همچین عشق هایی غیرواقعی نیستن و فقط هم برای کتاب ها نیستن، اما چه در دنیای واقعی و چه در کتاب ها، واقعا چنین عشق هایی کمیابه! 
نوع روایت از زبان سوم شخصه. بعد فهمیدن این قضیه خیلی خوشحال شدم، چون اخیرا اونقدر راوی اول شخص خوندم که دیگه داشتم دلزده میشدم. چه کتاب های فوق العاده ای که با همین نوع روایت نوشته شدن و حالا داریم کم کم این سبک از نویسندگی رو فراموش می‌کنیم. 
در مورد ترجمه که من با ترجمه نشر مجازی خوندم، باید بگم یجاهایی از کتاب مشخص بود که مترجم تازه کار و ویراستار کتاب هم چندان تلاشی برای پوشوندن این مسئله نکرده. ولی در کل ترجمه بد نبود.
یچیزی درباره شخصیت ها توجهم رو جلب کرد:اونا از ادبیات فقط نوشتن رو یاد نگرفته بودن. مکالمات روزمره ای که داشتن هم شخصیت مودب و اهل نگارش اونا رو نشون می‌داد و این رو به نکته مثبت در نظر می‌گیرم.
خب یکم هم از روند کتاب بگم....
باید بگم که بخش اول کتاب(تا فصل پنج مثلا) یه مقدمه ساده بود. میانه های کتاب مناسب و هیجان انگیز بود طوری که روزی ده فصل خوندم(قرار بود روزی پنج فصل باشه) 
ولی آخر های کتاب...در یک کلام عجولانه بود. معما ها یکم سریع حل شدن و رفتن، البته شاید بعضی افراد اینو نکته مثبت بدونن ولی خب دیگه، برای من این قضیه جالب نبود.
در کل این کتاب یه عاشقانه نوجوانانه و تقریبا پاکه، با فضایی میون نامه های عاشقانه و اخبار جنگه...اگر از کتاب هایی با وایب ادبیات کلاسیک قرن نوزدهم و بیستم خوشتون میاد، احتمالا اینم براتون دلپسند میشه.
      
36

8

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.