یادداشت

آنی شرلی در اینگلساید
        من یه تیکه از قلبم رو تو فصل آخر این کتاب جا گذاشتم:))
هرجور هم که بهش فکرکنم، از بین تموم شخصیت‌های کتاب‌هایی که خوندم، گیلبرت به تنهایی می‌تونه در مقابل همه‌ی شخصیت‌های دیگه قرار بگیره. 
همیشه فکرمی‌کردم هیچ کدوم از جلدهای این کتاب قرارنیست به پای جلد اول برسن، ولی هرچی که میرم جلوتر، این قشنگی و حس زندگی داره بیشتر میشه
حتی از همین الان هم دلم برای زندگی با خانواده‌ی بلایت تنگ میشه..

«برف در آوریل خیلی غیرمنتظره است؛ مثل یک سیلی وقتی منتظر بوسه‌ای هستی.»

      
1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.