یادداشت

فرار از اردوگاه 14: فرار اودیسه وار مردی از کره ی شمالی به سوی آزادی
        متن کتاب مثل همه کتاب‌هایی هستش که میرن سراغ نوشتن زندگی یه فرد
شاید قلم گیرایی نداشته باشه
اما اون چیزی که آدم رو جذبش می‌کنه فقط حقایقی هست که درج شده
یه جایی تو همین دنیا
تو همین عصری که ما داریم زندگی می‌کنیم
هستن مردمی که با این شرایط زندگی می‌کنن
و واقعا جهان ساکت نشسته و نگاه می‌کنه تا اونا خودشون، خودشون رو نجات بدن.
این کره نفرت انگیز، این کره که ختم شده به یه جهان پر از ابهام سطح بالاتری از جامعه‌ای هستش که ما داریم تو راهش قدم می‌زنیم
کار
خونه
خونه
کار
شاید بدبینانه باشه شاید سیاه‌نمایی 
اما می‌ترسم از روزی که بچه‌های ما با وجود آزادی‌های نسبی برسن به مرز بی‌اعتمادی
می‌ترسم از رسیدن به این خفت
ما شاید هیچ‌وقت این مدلی زندگی نکنیم
شاید هیچ‌وقت به اوج این ذلت نرسیم
اما تو راهشیم
و این خیلی درد ناکه
***************
و دردناک اینه که شین فقط به خاطر غذا و با رویای غذا بیشتر انگیزه فرار می‌گیره
رویایی به همین اندازه پیش پا افتاده
رویایی که شاید الان واسه من خنده‌دار باشه
یا گریه‌دار
اما
واقعا این رویا می‌خواد کجا تموم بشه؟؟

هنوزم هستن آدمایی که با رویای یه وعده غذا بیشتر همه کار می‌کنن
نه تو کره نفرت انگیز
تو همه جای این دنیا
و همه جای این کشور
      
125

44

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.