یادداشت مهدی لطفآبادی
1401/12/15
دو سه سال پیش نمایشنامهی ارثیهی ایرانی رو خوندم و نوشتم دوست نداشتم، اما امروز که «تانگوی تخممرغ داغ داغ» رو خوندم یه جورایی نظرم عوض شده و شاید علتش گذر زمان باشه... از این ایده که خود نویسنده یکی از نمایشنامههای گذشتهی خودش رو اقتباس کرده خوش اومد... از نظر بینامتنیت میشه به این پی برد که دنیایی که رادی سالها قبل (و پیش از انقلاب) بهش میتازیده، در آینده هم از بین نرفته و دغدغههای یکسانی رو داشته! از طرف دیگه این بار به نمایشنامه به شکلی نمادین نگاه کردم... اگر محسن رو نماد روشنفکر بگیریم (که در تقریباً تمام آثار رادی وجود داره) باید قبول کنیم موسی، نماد مذهبیان، حسین نماد کارگران، انیس زنان سنتی و شکوه زن مدرن و... هستند که درسته کم و کسریهایی دارند اما به هر حال داستان رو پیش میبرند. نمایشنامهی خوبیه اما کاش قبل خواندن و یا شاید اگر عمری بود و تئاتر آزادی داشتیم، دیدنش، ارثیهی ایرانی رو هم خونده باشید.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.