یادداشت ماهنامه‌ی شهر کتاب

معرفت تلخ: رمانی تجربی بر اساس هنر فوگ
        چندصدایی در عین هم‌آوایی

روی جلد معرفت تلخ نوشته شده: «رمانی تجربی بر اساس هنر فوگ». فوگ نوعی موسیقی پلی‌فونیک است که آواهای موجود در آن (یا به‌عبارتی ملودی‌هایش) از دو تا شش صدای مشخص و مجزا تشکیل شده، چیزی شبیه گوش دادن به صحبت‌های هم‌زمان چند نفر که درباره‌ی موضوعی واحد صحبت می‌کنند و شنونده می‌تواند موضوع کلی صحبت را متوجه شود. معرفت تلخ هم شامل راوی‌ها و شخصیت‌های متعدد و البته مشخصی است که در مسیر سفر سخن می‌گویند و گاه این مسیر در درون و در ذهن ادامه می‌یابد. این شخصیت‌ها هم‌زمان و بی‌زمان حرف می‌زنند. 
شاید بتوان گفت این کتاب رمان متعارفی نیست. شاید نوعی فتورمان هم باشد: رمانی تجربی است، شاید در مایه‌های سینمای تجربی. خود باتور می‌گوید من درد و دغدغه‌ی رمان نوشتن ندارم، برای این‌که آن‌چه را می‌خواهم می‌نویسم. زبان باتور سخت است و در کارنامه‌ی ادبی‌اش، هرگز به مرزهای عامه‌پسندی حتی نزدیک هم نشده. خود او و دیگران معرفت تلخ را بیش‌تر کتاب سفر، و نه سفرنامه به معنای کلاسیک آن، می‌دانند. معرفت تلخ تکه‌های گاه ازهم‌گسیخته‌ی مفهوم سفر است که در این کتاب به صورت غیرخطی در کنار هم قرار گرفه‌اند و در مجموع فوگی را می‌سازند که صداها، در عین هم‌آوایی، قابل‌تفکیک‌اند. 
شخصیت‌های باتور به‌نحوی با سفر در ارتباط‌اند. در جایی، از زبان یکی از شخصیت‌ها، می‌خوانیم: «آدم وقتی در میان دو وطن تقسیم شده، مدام می‌زند به جاده؟» حال این وطن در مسیری که معرفت تلخ تا پایان ما را با خود می‌برد، از آنکارا تا استانبول،  از تهران تا بندر مارسی و از تابلوهای نقاشی تا قطعات موسیقی و از بیرون تا درون، مکاشفه‌هایی را به همراه دارد که حاصل نگاه‌های راوی رمان به عناصر زندگی است. 
در معرفت تلخ، «همه چیز از ... شروع شد» چندین بار تکرار می‌شود . در بخشی همه چیز از تهران ۱۹۶۰ شروع می‌شود. و گریزی به ماجرای مهران کریمی، پسر یک سرمایه‌دار ایرانی در بلاد غربت، زده می‌شود، یک ایرانی که خود را آلفرد معرفی می‌کند و به همین دلیل اسم واقعی‌اش را فراموش کرده. این شخصیت یازده سال است در یکی از شلوغ‌ترین نقاط دنیا، فرودگاه دوگل، گیر افتاده. انگار باتور منگنه‌شدگی و نبود امکان سفر (چه بیرونی چه ذهنی) را رخوتی وحشتناک می‌داند و در ساختن دوگانه‌های ذهنی خود آن را در مقابل جریان روان حرکت و سفر قرار می‌دهد. 
آن‌چه با سفر در ارتباط است عاری از ماجرا نیست، اما معرفت تلخ یک متن ماجرامحور نیست. تأملات و بازخورد نگاه‌های راوی در سفر است که تکه تکه در کنار هم قرار گرفته‌اند. باتور دغدغه‌ها و تصورات خود را با خود و دیگران در میان می‌گذارد و درمورد تخصصی‌ترین بحث‌های ادبیات و فلسفه در بخش‌بخش کتاب حرف می‌زند. و البته با فرمی مشارکت‌جویانه:‌فوگ به معنی تسلیم شدن در برابر هنر نیست، بلکه به معنای درگیر شدن با فرم‌ها و مفاهیم درونی آن و درهم‌آمیختن این مفاهیم با آن‌چه در ذهن داریم است. در بخش دیگری از کتاب، صدای راوی را می‌شنویم که به نقل از استادش می‌گوید: «هنوز هم به قالب کلاسیک همه‌ی محصول‌های نوشتاری توجه می‌کنم: شعر، نثر تجربی، روایت ـ اول باید بافت تا بعداً شکافت. بدون شک صاحب این معرفت و دیدگاه بودن به این معنی نیست که اسیر آن‌ها باشی. سیر نوشتار، در لحظه‌ای، به شکل طبیعی، نیاز به شکستن قالب‌ها را پیش می‌آورد.»
خواندن این کتاب برای علاقه‌مندان به رمان ـ سفرنامه‌های نامتعارف، آن‌هایی که فوگ را عنصری در موسیقی می‌دانند و می‌خواهند در ادبیات تجربه‌اش کنند و کسانی که می‌خواهند در سفر راوی با دغدغه‌های ادبی و فلسفی‌اش آشنا شوند رضایت‌بخش است. 


ماه‌نامه‌ی شهر کتاب، شماره‌ی پنجم، سال ۱۳۹۴.
      

8

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.