یادداشت مهرناز بهروش
1404/1/2
کتاب رو دوست داشتم، سرعت داستان عالی پیش رفت. فراز و فرود داستان خوب بود و اینکه تا صفحهی آخر توی شک میموندی و به افکار خودت هم اعتماد نداشتی دیگه. داستان دربارهی زنی به نام جوآن هستش که با مردی بزرگتر از خودش ازدواج کرده و یه دختر سه ماهه دارن. داستان از زمانی شروع میشه که دختر دیگهی شوهرش، کلوئی، بعد از سالها قطع رابطه با پدرش، نامه مینویسه و میگه میخواد بیاد اونا رو ببینه. جوآن فکر میکنه میتونه ارتباط خوبی با کلوئی برقرار کنه اما وقتی کلوئی میرسه میفهمه کاملا در اشتباه بوده، اما هر کار میکنه شوهرش نمیپذیره که کلوئی چقدر با جوآن بدجنسه.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.