یادداشت yasi

yasi

yasi

19 ساعت پیش

        همیشه این نوع از کمدی ناراحتم می‌کرد به رنج فرد و اطرافیانش فکر می‌کردم توانایی خندیدن به این اتفاقات را از من می‌گرفت
چند روز پیش آقای شکیبایی می‌گفت هر کمدی صحنه تراژدی هم در خود دارد برای مثال مردی در آن‌سوی خیابان به زمین می‌خورد این صحنه برای تو که در این سوی خیابان مشاهده‌گر هستی خنده‌دار است اما برای آن فرد تراژدی است. 
مهم این است از کدام زاویه به موضوع نگاه می‌کنی
و من دریافتم که همواره نگاه همسو و اول شخص به فیلم‌ها و کتاب‌هایم داشته‌ام
شوایک هم از این قاعده دور نبود آدمی که در مرکز سیبل بدیمنی قرار داشت و اتفاقات ناگواری برایش می‌افتاد و هر باز به طرز معجزه‌آسایی از آنان می‌ریخت. 
شوایک شیرین است اتفاقات ناگوار را به گونه‌ای تعریف می‌کند که با وجود دردناک بودنش تو آنقدر دردت نیاید،ساده‌گویی‌اش فهم سخت‌ترین محتوا را برای تو آسان می‌کند و دوستانش را به گردش می‌آورد (البته منتقدان را به همان میزان دفع می‌کرد!کما اینکه نویسنده مجبور شد بخشی از کتاب را به توضیح درباره کتابش بپردازد) صاف و صادق است مثل آیینه و این ویژگی او را از همه متمایزتر می‌کند و در کنار کارهای بامزه و ساده‌لوحانه‌اش بسیار آداب‌دان است. 
اتفاقات او را هرگز زمین‌گیر نمی‌کند و به راه خود ادامه می‌دهد و هیچ‌گاه از از اطرافش و گفتن راه‌حل‌های بامزه‌اش دست نمی‌کشد 
خیلی مرا به یاد بهلول خودمان می‌انداخت 
با همان شیرینی 
اما اجازه دهید رگ ناسیونالیستی‌ام را که به جریان آمده کنار نگذارم و بگویم البته که بهلولمان بهتر است ولی خب این را هم با اغماض می‌توانیم بپذیریم 
خلاصه که شوایک دوست شیرینی بود که از آشنا شدن با او خرسند شدم
هرچند این یادداشتم شبیه به بقیه یادداشت‌ها نبود یا به معرفی یا توصیه به خواندن یا نخواندن کتاب نپرداخته این بار صرفا خواستم برش برش‌های فکریم درباره این کتاب را جایی بیان کنم
      
17

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.