یادداشت محدثه قاسم پور

ستاره
        کتاب ستاره از آن داستان هایی بود که سه ساعته آن را خواندم. ستاره دختر نوجوانی ست که مادرش از دنیا رفته و پدرش با همسری افغانستانی  ازدواج کرده. سرشلوغی پدر به ستاره و علاقه ی او به مادر باعث می شود ستاره تصمیم بگیرد فریماه دختر ملالی همسر دوم پدرش را به بهانه  ی شهربازی از خانه بیرون ببرد و توی خیابانی شلوغ گم کند تا انتقام این ازدواج را از پدر و همسر تازه بگیرد. 
جز خاله افسانه که خیلی تو ذوق می زد، بقیه ای عناصر و شخصیت ها برایم باور پذیر بود. زاویه دید اول شخص بود و ستاره خودش ماجرا را روایت می کرد. کشش داستان هم تا پایان عالی بود. بوهای مختلف در داستان و نسبت آن با هر شخص یکی از زیبایی های نثر نویسنده  برای زنده تر شدن متن بود.
      
1

7

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.