یادداشت راضیه بابایی

        ادبیات نامانوس

کی مجسمه‌های شهر را می‌دزدد یک اثر از ادبیات کودک و نوجوان آلمان  است. یک کتاب کوتاهِ حدودا ۱۳۰ صفحه‌ای که طرح جلد جذابی دارد و به عنوان رمان کودک معرفی شده است.
ذهنم به سمت کتاب ۷‌تا ۹ سال و ۹ تا ۱۲ سال رفت. با توجه به دایره لغات داستان و اسامی  دشوار شخصیتها و موضوع از ابتدای کنار بنا را بر این گذاشتم که کتاب برای ۹ سال به بالاست.
داستانی در مورد پسری است که کسی او را باهوش نمی‌داند و جدی گرفته نمی‌شود. حتی به او لقب کند ذهن می‌دهند. آنها در شهر کوچک‌شان سه مجسمه دارند که با ورود مرد مسافری که یک سگ نامرئی دارد مجسمه ها مفقود می‌شوند و به صورت انسان زنده در می‌آیند...
این مقدمه برای یک رمان کودک جذاب است ولی در ادامه، کتاب و شرح روابط و وقایع و گفتگوها برای مخاطب کودک و بزرگسال حتی! ناامید کننده است. نظام علت و معلولی وقایع معلوم نیست. ارتباط دادن بین صحبت‌ها و اعمال اشخاص آسان نیست. همه چیز در هاله‌ای از ابهام است.کد ها و نشانه‌هایی که احتمالا برای کودک و نوجوان آلمانی فهم می‌شود و برای ما بی معنا است. در این بین گریزی هم به ماجرای کشتی نوح زده می‌شود!
نمی دانم مترجمان  چه کتاب‌هایی را برای ترجمه قبول می‌کنند؟ آیا  قبل از دست به قلم شدن یک بار اثر را می‌خوانند؟ اصلا  به این موضوع حساسیت دارند که جامعه مقصد محتوای کار را دریافت می‌کند یا خیر؟
انتظار می‌رود برای ارتقای سطح کیفی کارهای ترجمه ناشر و مترجم  لا‌اقل از یک مخاطب نوجوان بخواهند حالش را بعد از خواندن کتاب توصیف کند. وقتی داستان تمام شد منِ بزرگسال نمی‌توانستم در دو جمله بگویم داستان چگونه بود و چه می‌خواست بگوید.
وقتی کتاب را به مخاطب ۹ تا ۱۲ ساله دادم تا بخواند او هم گیج بود. به قدری که کتاب برایش ارزش سرگرمی هم نداشت.
فقط برای زبان روان و ویراستاری کتاب ۱.۵ امتیاز قائل می‌شوم و به هیچ گروهی توصیه‌اش نخواهم کرد.
      
27

5

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.