یادداشت سید امید حسینی

        سلام 
نوشتن از کار‌های بزرگ و مشهور سخته‌. به نظرم به اندازه‌ی کافی راجع‌به‌شون صحبت و نقد هست، پس نظر شخصی و حسم رو بیان می‌کنم. 
به شدت از خوندن بیگانه لذت بردم. اولین کتابیه که از کامو می‌خونم. این کتاب از پیشنهاد‌های هوش مصنوعی بود بهم برای نوشتن رمانم. 
با شخصیت اصلی احساس نزدیکی می‌کردم، هرچند که چنین کسی در دنیای رمان هم یه بیگانه و آدم عجیب و غریبه. همه‌ی ما در زندگی گاهی احساس بیگانگی می‌کنیم. فکر می‌کنم همین موجب میشه خیلی‌ها از این کتاب خوششون بیاد. 
فلسفه‌ی بیگانه رو دوست داشتم. صداقت شخصیت جالب بود. اون خارج از توقعات جامعه حرکت و زندگی می‌کرد.  وحشت مردم ازش جالب بود.
 راجع‌به این کتاب میشه نشست و ساعت‌ها صحبت کرد. 
شخصیت اصلی تظاهر نمی‌کرد و هنجار‌ها و اخلاقیات و باید‌ها نباید‌ها جامعه براش مهم نبود که همین باعث بیگانه شدن اون می‌شد. و انسان از چی بیشتر می‌ترسه؟ از چیز‌هایی که نمی‌شناسه و درک نمی‌کنه. همین موجب وحشت مردم از شخصیت اصلی می‌شد. 
در نهایت شخصیت رمان جهان رو بدون توهم و فریب می‌بینه و می‌فهمه زندگی معنی خاصی نداره اما این یه شروعه و باید پذیرفته بشه، درک بشه و آزادانه زندگی کرد. اون می‌فهمه که مرگ در نهایت ما انسان‌ها رو برابر می‌کنه پس بدون توهمات دینی و اخلاقی باید پذیرفتش. 
شخصیت با این پذیرش از قید‌ها و بندها و سنت‌های جامعه‌اش آزاد میشه. 
در نهایت باید بگم این رمان باعث شد به کامو جذب بشم. 


      
526

40

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.