یادداشت فاضل تقوی
1403/10/3
هوالحق یادداشت اول: سه کتاب اثر بانو زویا پیرزاد ابتدا فکر میکردم عنوان سه کتاب خود یک اثر مجزا از نویسنده است. اما وقتی کتاب را ورق زدم دیدم نه، سه کتاب مثل مجموعه آثار حاوی سه کتاب مجزا از ایشان است که شامل سه کتاب؛ مثل همهی عصرها ، طعم گس خرمالو و یک روز مانده به عید پاک است. پس باید برای. این کتاب سه یادداشت نوشت. دومین کتابی بود که از بانو پیرزاد میخواندم. این کتاب هم مثل کتاب چراغ ها را من خاموش میکنم به دنیای زن میپردازد. زنِخانهدار یعنی عمدهی جمعیت زنان بزرگوار کشور عزیزمان ایران. البته ناگفته نماند که پیرزاد در این کتاب گاهی به زن میپردازد با ابعاد متفاوتش ، گاهی به مادر میپردازد و گاهی به ثمرات مادر یعنی خانواده. چون بنظرم مادر مثل همان چسبی است که به عطف کتاب میمالند تا صفحات و جلد کتاب را نگه دارد. نقش مادر هم نگه داری خانواده و عامل بهمپیوستگی خانواده است. نویسنده در نقش راویِ احوالات زنان ظاهر میشود. او نویسندهی ماهری است. و به خوبی مهارتش را در این داستان های کوتاه یا بهتر است بگویم داستانَک ها به رخ میکشد. فضا سازی و تصویر سازی های داستانک ها ، آغاز ها و پایان های خوب داستان ها مهارت نویسنده را نشان میدهند. کتاب را با داستانک یک درد ، یک دغدغه و یک روزمرگیِ موجود در زندگی زنِخانهدار شروع میکند. از زنِخانهدار اهل قلمی میگوید که روزمرگی ها و مشغله ها او را از هدفش دور میکنند. نویسنده قصد دارد درد ها ،مشغله ها ، دغدغه ها و ابعاد مختلف زنِخانهدار را برای مخاطب به نمایان کند. مثلا در داستان راحله و اطلسیهایش از رابطهی زن سنتی و زن متجدد یا مدرن میگوید. اول عدم تداخل یا تفاهم بین این دو را توضیح میدهد و کوتاه آمدن زن سنتی را اما در پایان داستان انگار قصد دارد پیوندی بین این دو ایجاد کند. پیوندی که سنت به نفع مدرنیته کوتاه میآید. بنظرم در کتاب رگه هایی از فمنیسم کاملا مشهود است. نویسنده بعضا قبح شکنی هایی در مورد جهان زنان هم کرده مثل سیگار کشیدن زنان که در چند داستان به آن اشاره کرده است. بنظرم این قبح شکنی بخاطر همان افکار فمینیستی است یا ارمنی تبار بودن نویسنده. در آخر کلام باید عرض کنم که این کتاب را برای کسانی که می خواهند در زندگی هایی نسبتا معمولی با افت و خیز های مختلف سیری بکنند و نگاهی به اثرات سنت و تجدد و تعامل یا تقابل آن دو در زندگی زنِخانهدار بیاندازند. توصیه میکنم. و کتاب جالبی برایشان خواهد بود. امیدوارم یادداشت مفیدی بوده باشد. فاضل تقوی | یادداشت های مجنون تاریخ یادداشت: در یک روز بسیار سرد زمستانی مصادف با دوم دی ماه ۱۴۰۳
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.