یادداشت homa

homa

1402/06/31

                
کتاب ششم از مجموعه ی دل‌انگیز آنی شرلی، به طرز باورنکردنی ای قشنگ بود...تا قبل از خوندنش فکر می کردم کتاب سوم از همه قشنگ تره ولی امروز می‌گم اول کتاب ششم بعد کتاب سوم!📗❤️
《آنی شرلی از جلد دختری سر به هوا و خیال بافت دراومده و تبدیل شده به مادری با تجربه که صاحب شش فرزنده! البته نه اینکه ذره ای از خیال بافیش کم شده باشه... شش فرزند آنی به طرز شیرینی شبیه به مادرشونن، یا خیال بافن و رویایی یا مو قرمز و دوست داشتنی!👩🏻‍🦰🧑🏻‍🦰
این قسمت از مجموعه که درمورد آنی و دکتر گیلبرت بلایت، بچه هاشون که بزرگ می‌شن و قد می کشن و درد سر هایی که هر کدوم ایجاد می کنن روایت می‌شه، واقعا جالب و خوندنیه...》
.
پی نوشت:
خب من فکر می کردم کتاب پنجم از مجموعه آخرین کتابی باشه که تابستون امسال خوندم، ولی اینطور نشد... اول قصد داشتم از سر کنجکاوی فقط چند صفحه ی اول کتاب رو بخونم ولی هرچی جلوتر رفت مشتاق تر شدم و دیدم ای بابا کتاب تموم شد😅😂
خیلی خوشحالم که دفتر تابستون ۱۴۰۲ با این کتاب جذاب و شیرین به آخر می‌رسه و خاطرش تا ابد برام شیرین می مونه...🐈‍⬛🐕❤️📗
        

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.