یادداشت رضوان احتیاطی
1403/11/11
پارسال همین حدودا بود که شروع کردم به مطالهی این کتاب. از مدتها قبل تعریفش را شنیده بودم و توسط یکی از دوستانم مدام به خواندنش ترغیب میشدم اما به بهانهی نداتشن نسخهی چاپی آن نمیخواستم بخوانمش.. تا اینکه یکی از اقوام به طرز عجیب و غریبی آن را برای تولدمان تهیه کرد. که البته بعد از آن هم حال و حوصلهش را نداشتم. تا اینکه یکی دو هفته بعد من و چند نفر از دوستانم مریض شدیم و به این خاطر تا دو هفته خانهنشین.. و چون بیکار بودم تصمیم گرفتم بعد از مدتها این کتاب را بخوانم. اوایل خیلی از کتاب خوشم آمد و با اتفاقات و هیجاناتی که جذب میکردند لذت میبردیم همین موضوع باعث شد تا تمام نشود زمین نگذارمش.. شب و روز نمیشناختم و صفحه به صفحه پیش میرفتم تا ببینم چه بلایی سر این خانوادهی کرهای میافتد. هیجانات کتاب به اندازه بودند، نه آنقدر زیاد که کاهی خستهکننده باشند و نه به قدری کم که حوصلهات از روند کندش سر برود. توصیف شخصیت و صحنه هم از نکات مثبت کتاب بود که به شخصه باعث شده بود از کتاب بیشتر لذت ببرم. علاوه بر آن روند تندی هم داشت که به خواننده کمک میکرد سریع ویش برود. موضوع جالب و جدید آن هم اشتیاقم را تشدید میکرد تا ادامه بدهم و هر چه زودتر از سرانجام آن باخبر بشوم. هم شروع آن و هم آخر کتاب خوب و دلنشین بود، راجع به روند داستان هم این موضوع صدق میکرد که سیری منطقی و در عین حال جذاب داشت. در کل مطالعهی این کتاب رو به تمام دوستداران کتاب ـاز جمله آنهایی که کنجکاوند بدانند در کره چه اتفاقی میافتدـ پیشنهاد میکنم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.