یادداشت محمد ابراهیم آبادی
1401/9/9
3.7
5
"همه زندگی من یک لطیفهی تلخ است برای آگاهیدن مردم." سوزان لی اندرسون کتاب را با این جمله از کیرگگور شروع میکند. این جمله به ما میگوید این فیلسوف قرن نوزدهمی، که او را پدر اگزیستانسیالیسم مینامند، همراره رسالتی را برای خود قائل بوده. رسالتی فردگرایانهای که بیش از همه در جستجوی نسبتش با خود و خدا تعریف میشود. رسالتی که هم در گشت و گذار روزانه از کوچه و خیابان و تماشای مردم یا نشستن به تماشای کمدیهای خیابانی همرامش هست هم در راه رفتنهای سریع شبانه در اتاق خوابش در حین نوشتن کتابها دست از سرش برنمیدارد. به گفته رابرت برتال او یک فرد بود، فردی بسیار با قریحه اما وحشتناک تنها، که نه با نیروهای بیرونی، که با خودش _ و با خدا _ میجنگید. کتاب در ابتدا و در بخش کوتاهتر به زندگی کیرگگور میپردازد و در بخش بلندتر به قسمتهایی از فلسفه او. این کتاب برای شروع فهم ما از افکار کیرگگور و فلسفه اگزیستانسیالیسم پیشنهاد میشود.
3
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.