یادداشت زهرا عباد
1402/10/30
#یادداشت_کتاب #محمدجواد_و_شمشیر_ایلیا کتاب محمدجواد و شمشیر ایلیا داستان پسر کوچکی (حدود سن دبستان) است که مثل اکثر بچههای این دوره و زمانه با تبلت و اسباب بازی های دور و برش مشغول است و قرآن خواندن را فراموش کرده است. او حتی قرآنی که پدربزرگش برای تولدش به او هدیه داده را همراه کتابهای سال تحصیلی قبلی به انباری فرستاده است. یک شب که محمدجواد برای کاری به انباری میرود، قرآنش را میبیند که صفحههایش سفید شده است. ماجرای کتاب از اینجا شروع میشود، تلاش محمدجواد برای بازگرداندن حروف قرآنش. داستان این کتاب یک داستان فانتزی است. قهرمان داستان از طریق یک پنجره و راههایی خاص به باغ قرآن میرسد. در این باغ محمدجواد با روشهای تمثیلی، نکات خاص خواندن قرآن را یاد میگیرد و همچنین تلاش میکند صفات ناپسند خودش را از بین ببرد و از درون و بیرون با موجود تاریکی مبارزه کند تا راه باغ قرآنش به بهشت، دوباره باز شود. در مجموع کتاب داستانی منسجم و قوی دارد. قسمتهای آموزشی چنان در لفافه تمثیل و تصویرسازیها پیچیده شده که مخاطب اصلا حس آموختن پیدا نمیکند. خصوصا اگر بچه کلاس دومی که در درس قرآن در حال آموختن این نکات است کتاب را بخواند، حس خیلی خوبی از فهمیدن این نکات پیدا میکند. اما داستان کلی کتاب برای سنین کمی پایینتر و کمی بالاتر هم مناسب است. (حدود ۵ تا ۱۰ سال) فانتزی کتاب پاک و بدون نکته منفی است. البته کتاب کاملا مذهبی است و از موضوع آن مشخص است که برای افراد خنثی یا ضد دین کاربردی ندارد. اما برای کلاسهای قرآن دبستان میتواند کتاب کمک آموزشی هم قرار گیرد که هر جلسه قسمتی از آن در کلاس خوانده شود و با بردن ذهن بچهها به فضایی متفاوت، آنها را بیشتر به خواندن قرآن جذب کند. حجم کتاب برای گروه سنی ب (سه سال اول دبستان) ممکن است زیاد باشد خصوصا اگر کودک زیاد کتابخوان نباشد، اما با همراهی والدین میشود ترکیبی از کتاب متنی-صوتی فراهم کرد تا کودک به خواندن هم جذب شود. (یک صفحه کودک بخواند، یک صفحه والد) در مجموع بازخوردی که از کودکانی که کتاب را خواندهاند گرفتم، خیلی بهتر از چیزی بود که اگر خودم به تنهایی میخواندم، درباره کتاب میگفتم. نکته مهم اینکه پایان کتاب، آغازی برای جلد بعدی آن است و الحمدلله جلد دوم آن با نام "محمدجواد و راز مجسمهها" به تازگی از زیر چاپ درآمده است.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.