یادداشت
1403/6/29
4.7
4
کتاب در اوائل کمی کشدار و شاید کسل کننده بود ولی هر چه جلوتر میرفتم جذابتر و تکاندهندهتر میشد. انتهای کتاب و قسمت نتیجه آن انقلابی و بنیانکن افکار و سازنده جدید فکرهای من در مورد خدا شد. مفهوم و باور من به خدا با خوندن این کتاب کاملا صیقل خورد و دیگه اون تفکرات کاملا از نو برام ساخته شد و خیلی شفافتر در ذهنم بازسازی شد. به نوعی جواب این سوال که چی جوری بهشت و جهنم در همین دنیاست برای من کاملا واضح شد و دیدی جدید از معنویت برام به وجود آمد. لب مطلب کتاب اسطورهزدایی از مفهوم دین و خدا وانسانی، درونی و معنوی کردن این مفاهیم هست که با تبیین دین ناواقعگرا که دائما در تمام کتاب تکرار میشه مفهوم انسانمداری بودن دین و خدا و معنویت وضوح بهتری پیدا میکنه. بهتره چند تایی از جملات کتاب رو بیارم: خدا چکیده ارزشهای ماست. خدا به زبان ساده وحدت آرمانی همه ارزشها، تکلیف ارزشها بر دوش ما و قدرت خلاق آنهاست. دین چیزی نیست مگر ارزشها که در نهادهای اجتماعی ما ودر اعمال ما تجلی مییابد. دین هر چه بیشتر نضج مییابد تسلیهای جزمی کهن آن و ساختارهای پوسیده قدرت ستمگر اجتماعی و روانی که با آن جزمیات همراه است ، رفته رفته ناگزیر از بین میرود. ولی وظیفه تاریخی دین یعنی تجسم ارزشهای ما، گواهی و نگهداری آنها، نمادین کردن و تحقق بخشیدن آنها در حیات انسان، به حال خود باقی میماند. پرده توهمی تاکنون عملکرد دین را نهان داشته بود. این پرده که سرانجام کنار برود، کار رین بسی بهتر انجام میپذیرد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.