یادداشت ماهان خلیلی
4 روز پیش

"چند دست دیگر هم به هوا رفت. پنجتا. بعدش شد دهتا. بعضی از مردم سوال را هم نشنیده بودند، ولی چون میدیدند بقیه دستهایشان را بالا میبردند آنها هم بالا میبردند." «آدمخواران» با نام اصلی «اگر دوست دارید آن آقا را بخورید» کتابیه که ژان تولی، بر اساس یک واقعه تاریخی دست به نوشتن اون زده. وقتی میفهمیم که خب این واقعه عجیب واقعا اتفاق افتاده به وضوح کمی بیشتر شوک میشیم و به نوعی بیشتر عذاب میکشیم از خوندنش. ولی اما اگر ما نمیدونستیم این ماجرا واقعیه، آیا کتاب همون تاثیر رو روی ما میگذاشت؟ اینطور فکر نمیکنم. نثر نویسنده همونطور که مترجم اشاره میکنه بسیار شبیه به یک گزارش میمونه و در بعضی جاها شاعرانه میشه که من از خوندن این بخشها بسیار لذت بردم اما واقعیت اینه که روایت ماجرا در کتاب بسیار کلیه و از سر زدن به جزئیات شانه خانه میکنه. درد بیشتر جسمی به تصویر کشیده میشه تا روحی. به تعبیری قلم نویسنده آنچنان گیرا و قدرتمند نیست و تاثیر لازم رو ندارن به جز چند پاراگراف که واقعا گیرا و خوب بودن در پایان کتاب. کتاب، کتاب خوبیه اما آنچنان تاثیری که باید رو برای من نداره. "غریزهی جمعی کشتار احساس مسئولیت را از بین برده بود. خونریزی به نوجوانان و جوانان فرصتی میداد تا مردانگیشان را ثابت کنند و جایشان را در جامعه بین مردم باز کنند."
(0/1000)
روانشناس آدمخوار (سهند)
3 روز پیش
1