یادداشت محمدرضا رحیمی

مالیات سرانه
        کتاب حاضر پژوهشی است در یکی از حوزه‌های تاریخ اسلام که به عقیده من، جذاب‌ترین حوزه پژوهش است؛ تاریخ تشکیلات اداری و مالی. پژوهش در این بخش از تاریخ اسلام، به دلیل سکوت منابع، مشکلات و موانع عدیده‌ای دارد و پژوهشگر، روایت منسجم و یکدستی از سازمان اداری و مالی حکومت‌های اسلامی در دست ندارد و ناچار است که گزارش خود را با روایت‌های متعارض و جسته و گریخته سامان دهد.
مستشرقان و پژوهشگران غربی، بیشترین اهتمام را بر این حوزه داشته و دارند و عمده اطلاعات ما از تشکیلات اداری و مالی تاریخ اسلام مرهون تلاش‌ها و پژوهش‌های دقیق و علمی غربیان است.
کتاب حاضر، در پاسخ به آراء یکی از مستشرقان آلمانی به نام یولیوس ولهاوزن (Julius Wellhausen) نوشته شده است. ولهاوزن در باب تشکیلات مالی صدر اسلام، نظریه خاصی را مطرح می‌کند و دانیل دنت، مولف کتاب حاضر، در مخالفت با نظریه او پژوهش حاضر را تدوین می‌کند.
در این نوشته، نیازی به مرور و بررسی مطالب کتاب نیست؛ چه مطالب تخصصی است و مخاطب عام از آن سودی نخواهد برد؛ در ادامه تنها به ذکر سه نکته بسنده می‌کنم:
نکته اول: من شخصاً از مطالعه آثار غربیان در باب تاریخ اسلام بسیار لذت می‌برم و این از آن رو است که پژوهش‌های آن‌ها بسیار دقیق، علمی، روشمند و درخور مطالعه و توجه است. کتاب حاضر نیز از این قاعده مستثنی نیست و وقتی کتاب را می‌خوانیم، دقیقاً متوجه سیر منطقی و روشمند مطالب نویسنده می‌شویم؛ صرف‌نظر از صحت و سقم مطالب، دقت نظر و مطالعه عمیق و گسترده نویسنده در کتاب مشهود است و بیان صریح و روشن او، آشنایی کافی با زبان منابع و تسلط بر روش‌های پژوهش علمی، جذابیت کتاب را دوچندان کرده است.
نکته دوم: نویسنده معتقد است اگر اتهامی که برخی پژوهشگران و مستشرقان قبل از او نظیر لئون کائتانی (مورخ ایتالیایی، Leone Caetani) بر وثاقت و اعتبار منابع وارد می‌آورند، صحیح باشد و ما این اتهامات را بپذیریم، دیگر پژوهش در تاریخ قرون اولیه اسلام ممکن نخواهد بود و ما راهی به واقعیت (هرچند معلول و دست و پا شکسته) نخواهیم داشت؛ در واقع استدلال نویسنده این است که ما ناچاریم و راهی جز این نداریم که بر مطالب این منابع اعتماد کرده و به کمک آثار و شواهد و پاپیروس‌های باقی‌مانده و نقادی و مقابله گزارش‌های مختلف، به وجهی از واقعیت دست پیدا کنیم. وی اعتقاد دارد که این منابع تنها راه ماست و اگر آن‌ها را کنار بگذاریم، دیگر راهی برای دستیابی به وقایع صدر اسلام نخواهیم داشت و ناگزیریم که با منابع اسلامی دست و پنجه نرم کنیم؛ البته یکی از هنرهای نویسنده نیز در برقراری آشتی میان روایت‌های منابع و تنظیم یک گزارش تقریباً یکدست و منسجم است.
نکته سوم: ترجمه کتاب به قلم محمدعلی موحد بسیار دقیق و استادانه صورت گرفته است. ترجمه بسیار روان و خوانا است و نشان از تسلط مترجم هم بر زبان انگلیسی و هم بر موضوع بحث است. تنها اشکال وارد به آن، این است که کتاب‌شناسی مولف در انتهای متن انگلیسی، به متن فارسی منتقل نشده است و دلیل این امر بر من پوشیده است!
      
3

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.