یادداشت فاطمه رجائی

تنگسیر
بازی نور و
        بازی نور و امواج، شرجی، جوی‌های جاری در نخلستان‌ ...🌊✨
.
«تنگسیر» روایت انتقام زائر محمد است؛ سال‌ها کار کرده و پولی برای شهرو(همسرش) و دو بچه‌ش کنار گذاشته ولی تعدادی سرش کلاه می‌گذارند و پولش را بالا می‌کشند.
ولی زائر محمد که آدم نشستن و نگاه کردن نیست...
.
این کتاب رو خیلی زیاد دوست داشتم. تک تک توصیف‌ها در ذهنم نقش می‌بست و هنوز هم تصویر زائر محمد زیر کُنار پریان تو خاطرم جا خوش کرده...❤️
.
چند نکته:( فاقد اسپویل)🌱
۱. این داستان براساس واقعیت است.

۲. زمان روایت کتاب مربوط به دور احمد شاه، آخرین پادشاه قاجاری است.( سال ۱۲۷۵ تا ۱۳۰۸)
رئیس علی دلواری در بازه زمانی جنگ جهانی اول( ۱۲۹۳ تا ۱۲۹۷) برای جلوگیری از اشغال بوشهر با نیروهای انگلیسی به مبارزه برخواست. در داستان روایت میشه زائر محمد نیز همراه او فعالیت می‌کرده و اتفاقی که در کتاب «تنگسیر» رقم می‌خورد پس از آن ماجرا و شهادت رییس علی دلواری است.

۳. صادق چوبک از گویش بوشهری برای نوشتن کتاب استفاده کرده و این مسئله شاید یه کم کتاب رو برای بعضی افراد سخت کنه؛ ولی کلمات و اصطلاحات آخر کتاب فهرست شده( نمیدونم همه نشرهایی که کتاب رو چاپ کردن، این فهرست رو دارن یانه؛ ولی اگر با لهجه جنوب اصلا آشنایی ندارید بهتره کتابی تهیه کنید که داشته باشه)

۴. جهاز پرسپولیس: نخستین کشتی جنگی ایران که مظفرالدین شاه/ ناصرالدین شاه آن را خرید و به بوشهر آورد و تمام نیروی دریایی ایران را همین یک کشتی تشکیل می‌داد.( آخر متوجه نشدم کدام شاه کشتی رو خریده؟)
.
📕متن کتاب:
«کُنار» خانه اجنه و پریان بود و خیلی از مردم بوشهر قسم می‌خوردند که عروسی و عزای پریان را در میان شاخه‌های آن به چشم دیده‌اند.

چرا گاو وحشی می‌شه؟ او که آدم نیس.

دریا چون دیگ نیل نیم‌جوش، سنگین و غلیظ، از پای ساحل راه افتاده بود و در کرانه افق فروکش کرده بود و سوز خورشید روی آن جوش می‌زد.« کاشکی می‌تونسّم بِرم تو این دریا گُم بِشم. زیر آب، غمم یادم می‌ره.»

آهنگ پرشور شَرْوه از بچگی تو خونش و تو رگ‌هایش می‌گشت. رنگ و بوی مرگ را می‌داد‌ آدم وقتی آن را می‌شنید، دلش می‌خواست اصلا از مادر نزاده بود. نوایش سیاه و تلخ بود.
.
عکس ‌ها: خلیج فارس زیبا(دیر، عسلویه، سیراف)
.
۴ مرداد ۰۳
      
183

24

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.