یادداشت سمی
7 روز پیش
کتاب رو خیلی دوست داشتم و خیلی چیزها ازش یاد گرفتم نکاتی رو از کتاب برداشتم که براتون مینویسم ولی اینها تنها بخش کوچکی از جذابیت کتاب رو نشون میده: انسان نیاز دارد فرافکنیهایی به دنیای بیرون،شغل،رابطهها،نقشهای اجتماعی انجام دهد و از کمبود آنها رنج برد،او باید به اندازه کافی مرتکب اشتباه بشود تا الگویی را ببیند و منِ به اندازه کافی قدرتمند داشته باشد تا شهامت نگریستن به درون خود برای یافتن منشأ انتخابهایش را به دست آورد.فقط آن زمان شخص تجربه و شهامت عبور و تمایز بین عوامل ناخودآگاه را پیدا میکند و بعد میتواند زنجیر پاره کند تا به زندگی جدیدی برسد. تا اینجا کتابهایی که از انتشارات بنیاد فرهنگ زندگی تهیه کردم،همه بر پایهی یونگ شناسی کاربردی بوده و در کتاب هم بیان شده که روانشناسی یونگ رشد درونی را ترغیب میکند و هدف زندگی را نه خوشبختی بلکه "یافتن معنا" میداند و تاکید میکند که مردابهای روحی که همان بیابان رنجها هستند،انگیزه و دستیابی به معنا را فراهم میکنند.یونگ به اصل فردیت اهمیت زیادی میداده البته نه فردیت به معنای خودشیفتگی بلکه به معنای یافتن تجلیگاه خود در این دنیا . یونگ،رنج رو لازمهی رشد و بلوغ روحی دانسته و معتقده بدون رنج،انسان ناآگاه و نابالغ و وابسته و ضعیف و محدود میماند.حالا در این کتاب ما مردابهایی رو که درش دست و پا زدهایم یا روزی در آن غوطهور خواهیم شد رو میشناسیم و باور میکنیم که این مردابها پرده از هدف،شأن و عمیقترین معناهای زندگی رو بر میدارند و به گفتهی نویسنده باید برای رنجهایمان ارزش قائل شویم. فصلهای کتاب: حضور دائمی گناه،اندوه مرگ خیانت،شک و تنهایی،افسردگی درماندگی و نومیدی،وسواس و اعتیاد،خشم،ترس و اضطراب،مروری ساده بر عقده،عبور،خاتمه #مرداب_روح #جیمز_هولیس #ترجمه #فریبا_مقدم
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.