یادداشت کتاب خوب
1403/2/9
«علی» جوانی جنوبی است که روزهای خوشی را در هوای شرجی و طبیعت زیبای جنوب میگذراند. تا اینکه زمزمههایی او را از این سرخوشی بیرون میکشد. حرفهایی میشنود که دغدغههای تازهای به او میدهد. تا آنجا که سینما رکس آبادان آتش میگیرد و مردم آبادان رود خروشانی علیه رژیم طاغوت میشوند. علی را دیگر نه خوشیهایش بلکه دغدغههایی متعالی حرکت میدهد. او حالا آنقدر آماده شده که وقتی شیپور جنگ نواخته شد، در صف مردان بایستد. «علی» لباس امدادگری به تن کرد و به حفاظت از جان عزیزانش شتافت و سالهایی پر از حادثه را تجربه کرد. او در این کتاب این سالها را بسیار خواندنی و شیرین برای ما بازگو کرده.
1
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.