یادداشت محمد
2 روز پیش
ارلینگ کاگه همونطور که از عنوان کتاب مشخصه تعریف جدیدی یا به تعبیری تلاش کرده در ستایش پیاده روی و سکوت در زمانی که درگیر هیاهوی زندگی و شلوغی که اسیرش هستیم، بنویسه. سکوت صرفا به معنای این بی کلامی نیست بلکه به معنای دوری از هیاهو یک و جور سکوت درونی مد نظر کاگه است. ( میشود آدمی در جهان هم حاضر باشد هم نباشد؟ به نظرم میشود ص 78) مثلا در یک ارتباط عاشقانه، کاگه معتقد است نزدیکی و صمیمت واقعی وقتی به دست می آید که هر دو کمی ساکت باشند. از نظر کاوه گپ و گفت نوعی مکانیسم دفاعیه در برابر حقیقت. (وقتی آنچه میخواهم در آغوشم است کلمه ها اضافه های دورریختنی اند ص 95) بخش دوم کتاب درباره پیاده رویه. اگر بپرسند از کسی که علاقه داره به پیاده روی، شاید چندتا فایده پزشکی بگه اما کاگه عمیق تر به این موضوع نگاه میکنه. به طور کلی ما به حواسمون عادت کردیم اما کاگه مارو میخواد دعوت کنه به توجه به این حواس و محیط پیرامون. چیزهایی که واقعی ان. برای منی که قبل از خوندن هم از پیاده روی و سکوت لذت میبردم خیلی کتاب خوبی بود...
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.