یادداشت نوید نظری
1403/11/21
ملکه مارگو یکی از رمانهای تاریخی الکساندر دوما است که به وقایع دوران شارل نهم، هانری سوم و هانری چهارم میپردازد. این اثر، بخشی از مجموعهی تاریخی دوما محسوب میشود اما در عین حال بهعنوان یک رمان مستقل نیز درخشان و پرنفوذ است. آنچه این رمان را از سایر بخشهای مجموعه متمایز میکند، پرداخت دقیق و جذاب به کشتار سنبارتلمی است. این کشتار یکی از هولناکترین وقایع تاریخ اروپا که با دسیسهی کاترین مدیچی، مادر شارل نهم و همراهی پادشاه، علیه اصیلزادگان پروتستان فرانسه طراحی شد. در این واقعه، که نقطهی عطفی در جنگهای مذهبی فرانسه بهشمار میرود، اشراف و رهبران پروتستان که برای جشن ازدواج هانری ناوار (بعدها هانری چهارم) و ملکه مارگو به پاریس آمده بودند، در نقشهای مرگبار، بیرحمانه قتلعام و اموالشان غارت شد. این پیرنگ تاریخی در قالب یک درام عاشقانه و تراژیک جان گرفته است. قلم روان و پرظرافت دوما، همراه با دقت او در پردازش جزئیات تاریخی، باعث شده است که روایت، هم از اصالت داستانی برخوردار باشد و هم ارزش تاریخی خود را حفظ کند. داستان، از خلال روابط عاشقانه پنهان میان هانری چهارم، ملکه مارگو، و چند تن از نجبای دربار، پر حرارت و هیجان انگیز میگردد. اما در نهایت، به مدد وقایع تاریخی رمان با فرجامی تراژیک و خونین؛ کشته شدن یا فرار برخی از این اشراف به پایان میرسد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.