یادداشت فآط‌م‌ه

        به شدت دوستش داشتم، سانسورش در مقایسه با نشر های نون و آموت خیلی کمتر بود و شگفت زده شدم.
اولین کتابی بود که در رابطه با تجاوز میخوندم. ترجمه به شدت عالی بود و روان.
خیلی خوب تاثیر یک اتفاق، یک جمله و یک تفکر رو نشون داد.
چون داستان های به هم پیوسته اما در عین حال وابسته بیان میشد همش میخواستم زودتر تموم شه و یک و نیم روزه تموم شد.
فقط یه چیزی برام آخرش گنگ موند:
اسپویل***
پدر واقعی امیلی بعد اینکه فهمید پدرش بوده، چیکار کرد؟
یه حسی بهم میگه مادر امیلی بازم در ادامه زندگی اش از این اشتباها خواهد کرد...
من منبع اتفاقات رو آکیه میدونم. اگه از اول از پدر امیلی جدا نمیشد و واقعا دلش نمیخواست که جدا شه، هیچ وقت این اتفاقات نمی افتاد..
وحشتناک ترین حس: امیلیِ که میفهمه پدرش بهم تجاوز میکنه
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.