یادداشت پیمان قیصری
1404/3/4
نمایشنامهی ضحاک از غلامحسین ساعدی از دستهی کتابهایی هست که از یکی از داستانهای شاهنامه اقتباس گرفته شده و یک داستان اسطورهای رو به واقعیت تبدیل کرده تا در قالب این اقتباس اسطورهای حرفهای سیاسی و احتمالاً جامعهشناسانه/روانشناسانهش رو بزنه و البته زیاد هم به داستان اصلی وفادار نبوده و به جز اسم فقط یک دورنمای کلی از اون داستان برداشته، یک پادشاه بیگانه که با درخواست بزرگان برای نجات کشور اومده. به نظرم زیاد نمایشنامهی قدرتمندی نیست و باگ هم زیاد داره. از ضعفهای نمایشنامه میشه به شخصیتپردازی اشاره کرد که با توجه به ایجاد شخصیتهای جدید و امروزی از دل یک داستان اسطورهای، نیاز به ساخت و پرداخت شخصیتها بود اما چنین چیزی وجود نداره. دومین ضعف لحن نمایشنامهست که بین لحن امروزی و محاوره و لحن قدیمی و ادبی در رفت و آمده و هرچند به نظر میاد از قصد این اتفاق افتاده اما نه به داستان و مفهموم کمک کرده و نه حتی چاشنی طنز به نمایشنامه داده و بیشتر باعث سردرگمی خواننده شده. از ورود به ماهیت نمایشنامه و نظرات سیاسی نویسنده هم پرهیز میکنم چون نظرات شخصی میشه و برای هر کس متفاوت.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.