یادداشت محمدحسین افشار

در جبهه  غرب خبری نیست
راستش نمی
        راستش نمی خواستم بنویسم
ولی به یک دلیل می‌نویسم
چه دلیلی؟
بماند...

کتاب را با تعریف و تمجید های یادداشت‌های همینجا شناختم
جستجو کردم و متوجه شدم نسبت به وقایع جنگ جهانی اول رمان مشهوری است ...
معرفی کتاب هم بسیار جذبم کرد و احساس کردم از همون رمان هاست
از همونایی که وقتی می خونی از تاریخ و جغرافیای خودت خارج میشی و وارد یک تاریخ و جغرافیای دیگه میشی و برای چند روز اونجا زندگی می‌کنی

ولی راستش هر چی از مطالعه کتاب بیشتر گذشت، از این "فهم" خودم بیشتر پشیمون شدم
چون اصلا نگاه تاریخی و جغرافیایی متفاوتی به من نداد و چیز جدیدی ازش نشناختم
قلم نویسنده هم متوسط بود
یا حداقل اینکه ترجمه مترجم ضعیف بود

البته نامردی نکنم
یک چیز را خوب متوجه شدم
هر چه در دفاع مقدس‌ ما ارزش ها بین رزمندگان استوار بوده و همینها رمان‌ها و خاطرات‌شان را مفید و ارزنده کرده، رزمندگان جبهه غرب اریش ماریا، فقط چند درگیری ذهنی دارند
شکم و خوراک و مسائل سخیف تر از این‌ها...

رزمندگانی که به زور و تمسخر به جنگ رفته اند و با وجود اینکه نوجوان بوده اند، جنگ آنها را مرد کرده است
ولی مردانی که دیگر جامعه آنها را نمی پذیرد
مردانی که با جامعه فاصله فکری گرفته اند
و همه چیز برایشان مسخره است...
      
30

5

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.