یادداشت رعنا حشمتی

جنگ که تمام شد بیدارم کن
        حامی یه نوجوون جنگ‌زده ست (گرچه خودش از این کلمه بدش میاد) که خانواده‌ش رو در جنگ از دست داده و حالا اومده قم و با بی‌بی زندگی می‌کنه.
عاشق دختر همسایه می‌شه و هرروز از توی عسلی با هم حرف می‌زنن. دنبال کاره، تا خرج خودش و بی‌بی رو دربیاره. تا بعدتر بتونه بره خواستگاری حوری.
خطاطی بلده و با این هنرش خیلی کارها رو امتحان می‌کنه. تابلونویسی مغازه‌ها، پیغام پسغام روی دیوار، تبلغ و کُری خونی استقلال-پرسپولیس، عریضه‌نویسی چاه جمکران، و حتی خطاطی سنگ قبر.
اما زندگی سخت‌تر از این حرفاست.

---

کتاب بدی نبود. خوب بود و دوستش داشتم. ولی متأسفانه خیلی برام ویژه نبود، و به قلبم راه نیافت. در هر صورت بسیار ممنونم از پرستو. :* خیلی وقت بود که کتابی با المان‌های فرهنگی کشور خودمون نخونده بودم.
      
1

5

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.