یادداشت رعنا حشمتی
1400/11/7
حامی یه نوجوون جنگزده ست (گرچه خودش از این کلمه بدش میاد) که خانوادهش رو در جنگ از دست داده و حالا اومده قم و با بیبی زندگی میکنه. عاشق دختر همسایه میشه و هرروز از توی عسلی با هم حرف میزنن. دنبال کاره، تا خرج خودش و بیبی رو دربیاره. تا بعدتر بتونه بره خواستگاری حوری. خطاطی بلده و با این هنرش خیلی کارها رو امتحان میکنه. تابلونویسی مغازهها، پیغام پسغام روی دیوار، تبلغ و کُری خونی استقلال-پرسپولیس، عریضهنویسی چاه جمکران، و حتی خطاطی سنگ قبر. اما زندگی سختتر از این حرفاست. --- کتاب بدی نبود. خوب بود و دوستش داشتم. ولی متأسفانه خیلی برام ویژه نبود، و به قلبم راه نیافت. در هر صورت بسیار ممنونم از پرستو. :* خیلی وقت بود که کتابی با المانهای فرهنگی کشور خودمون نخونده بودم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.