یادداشت Haniyeh

Haniyeh

Haniyeh

1404/1/13

        با انفجاری در دهم اکتبر سال ۲۰۱۰ در یک ساختمان تجاری، ۵۱۳ نفر کشته شده و تعداد زیادی زخمی میشن.
"سیسیلی گریسون" اون روز با همسرش تام در محل کارش قرار داشت اما برحسب عادت دیر حاضر شده و راه افتاد بنابراین زمانی رسید که ساختمان در آتش میسوخت. عکسی ازش گرفته شده و باعث شد پس از این واقعه بعنوان یک بازمانده و نجات یافته بسیار معروف بشه.
داستان از یک سال بعد شروع میشه و زمانی که سیسیلی معتقده این همه توجهی که دریافت میکنه حقش نیست چون اون به واسطه یک دروغ بزرگ تونسته خسارت بگیره.
به جز سیسیلی دو شخصیت دیگر هم به این انفجار مربوط هستند. "کیتلین" که بعد از انفجار فرار میکنه و اجازه میده همه فکر کنن در اون انفجار مرده و "فرنی" که معتقده مادرش رو در این انفجار از دست داده درحالیکه خانواده مادرش اصلا نمیشناسنش و فرنی خودش رو دختری از گذشته مادرش معرفی میکنه.

داستان خوبی بود. البته بنظرم باید تا صفحه ۲۴۰ صبر کرد چون من تا قبل از اون هر لحظه ممکن بود بذارمش کنار و دیگه نخونمش. تقریبا یکنواخت بود و اصلا نمیدونستم دنبال چی باشم. ولی همونطور که گفتم تقریبا از نیمه داستان بهتر شد. یکم پرشهای زمانی در نیمه اول گیج کننده بود اما به مرور متوجه داستان شدم.
درکل خوب بود. نشر کوله‌پشتی این کتاب رو ترجمه کرده و ترجمه خوب بود.
      
6

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.