یادداشت
1401/1/14
4.0
323
شاید یه نیمه شبی این فرصت برای ما هم پیش بیاد که با کتابخانه ای از انبوهی از زندگی هایی که میتونست با انتخاب های دیگر ما به وقوع بپیونده رو به رو بشیم. خوندن کتاب کتابخانه نیمه شب نه تنها به ما کمک میکنه که اگر توی اون شرایط قرار گرفتیم با آمادگی بیشتری جلو بریم و انتخاب های بهتری داشته باشیم ;)) بلکه تلنگری هست که برگردیم و حسرت های زندگیمون رو مرور کنیم یاد بگیریم که حتی اگر اون حسرت ها هم نبود زندگی الان ما ایده آل نبود. یاد بگیریم که بهترین زندگی ها هم نقص هایی داره و ممکنه یه جایی دلمون رو بزنه. یاد بگیریم که باید کتاب حسرت ها رو خیلی بهش توجه نکنیم و از زندگیمون لذت ببریم. کتابخانه نیمه شب با قلم مت هیگ و ترجمه کم نقص محمدصالح نورانی زاده برای من بسیار گیرا و جذاب بود البته فراز و نشیب داشت و یه جاهایی هم دوست داشتی با سرعت بیشتری جلو بره ولی در کل نمره خوبی میگیره به نظرم و ارزش خوندن داره. "درک اینکه جایگاهی که انسان برای رسیدن به آن تلاش زیادی کرده با جایی که یک عمر از آن فرار کرده یکی است، تاثیر زیادی روی او می گذارد. اینکه بفهمد زندان نه مکان، بلکه ذهنیت است."
9
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.