یادداشت 𝗭𝗮𝗵𝗿𝗮
6 روز پیش

به نام خدا همین اول بگویم که قبلاً برای این کتاب یادداشت نوشتم ولی آن را حذف کردم و این یکی را جایگزینش میکنم. امیلی و صعود ، یکی از بهترین کتاب هایی بود که خواندم و قبل از خواندنش ، چیزهایی از آنه شرلی توی ذهنم بود. اما متفاوت تر و کمی هم پر کشش تر از آنشرلی بود و خیلی دوستش داشتم. در حدی که چندوقت بعد دوباره بازخوانی اش کردم. اما حیف که حواسم نبود از جلد یک شروع کنم🫣 بخش مورد علاقه ام در این کتاب ، فصل هایی بودند که از زبان خود امیلی بیان می شدند و هنوز هم گاهی سری به دفتر جیمی اش می زنم!! روحیه ی لطیف و هنرمندانه ی امیلی، در تضاد زیبایی با حس کنجکاو و ماجراجویانه اش بود و گاهی این من را به خنده می انداخت. فکر کنم برجسته ترین تصویری که احتمالا تا ابد هنگام فکر کردن به این کتاب در ذهنم می آید ، همین عادات عجیب و آبروریزی های امیلی بود که لبخند پت و پهنی بر لبم می نشاند و مادرم با تعجب مرا می نگریست ! مهارت مونتگمری در ترکیب امیدواری و مقداری چاشنی طنز با لحظه های تلخ محشر است. بی صبرانه منتظرم تا جلد سوم را بخوانم. گاهی هنگام خواندن امیلی و صعود، او را با خودم مقایسه می کردم؛ مثلاً اگر برای درس خواندن مجبور می شدم نوشتن را ترک کنم می توانستم ؟ احتمالا بله!!! چون شرط خاله الیزابت این بود که از امیلی چیزهای غیرواقعی ننویسد (که خیلی از نظرم اشتباه است و فکر می کنم مهم ترین مهارت در نویسندگی، استفاده از قوه ی تخیل است!) اما من معمولا کاملا رک و راست می نویسم و از کودکی هم همین بوده؛ مانند هنگامی که نقاشی دوستم را دیدم:دختری با موهای سبز! و برایم عجیب بود و نمی توانستم با آن کنار بیایم. (این کتاب به قدری مرا در خودش غرق کرد که یادم رفت چقدر یادداشتم طولانی شد و هیچ چیز از کتاب نگفتم!اما این را بگویم که:) نیم امتیازی که کمتر دادم به این خاطر بود که امیلی این همه خودش را کشت تا در شروزبری درس بخواند و آخرش هم نوشتن را در پیش گرفت و رفت دنبال داستان عاشقانه ی خودش و تدی! آیا این اصرار برای ادامه تحصیل به خاطر این بود که دوستانش در آنجا بودند؟! بعید است چنین دلیل بچگانه ای داشته باشد! یکی از دلایلی که باعث می شود پای خط به خط این کتاب حرص بخورید، همین روشن نبودن هاست😅در نهایت این را متوجه نشدم و امیدوارم در جلد سوم بفهمم! در ضمن این را هم اضافه کنم که این کتاب را فروردین و اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۳ خواندم و یادداشتش بیش از یک سال به تعویق افتاد. جمعه، ۲۰ تیرماه ۰۴
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.