یادداشت mahi
1404/4/17
ساعت ۱۲:۵۸ شب بود… وقتی کتاب را بستم، نه تنها پایان یک داستان را رقم زدم، بلکه آغاز یک بینش تازه در ذهن و دلم شکفت. این کتاب را یکنفس خواندم، بیوقفه، بیخستگی… و چقدر خوشحالم که انتخابش کردم. «گریههای مسیح»، فقط قصه نبود؛ تماشای تضاد بود. تضادِ تلخ بین دینی که به نام خدا میکشد، و دینی که با نام خدا، زنده میکند. از تاریکیهای خون و جهل، تا نوری که از چهره محمد(ص) و خاندانش جاریست... این داستان، صدای آهِ مسیح است… و شاید صدای گریهی تمام وجدانهایی که هنوز زندهاند.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.