یادداشت °•zari•°
1402/6/11
۳از۵⭐️ هنرمندی به نام ادوارد در سال 1916 و در کشور فرانسه، همسر خود، سوفی را ترک می کند و به جبهه های جنگ می رود. شهر کوچک آن ها در اواسط جنگ جهانی اول به دست آلمان ها می افتد و تصویر چهره ی سوفی که ادوارد آن را کشیده، توجه یکی از فرماندهان آلمانی را به خود جلب می کند. سوفی که خود را در مخمصه ای بزرگ می بیند، حاضر است همه چیز خود—خانواده، آبرو و حتی زندگی اش—را به خطر بیاندازد تا دوباره همسرش را ملاقات کند. حدود صد سال بعد، مردی اندکی قبل از مرگ ناگهانی اش، تصویر چهره ی سوفی را به همسر خود، لیو هالستون می دهد. به شکلی اتفاقی، ارزش حقیقی این نقاشی مشخص می شود و منازعه ای بر سر این که چه کسی صاحب برحق این نقاشی است، شکل می گیرد. در جریان این منازعه، تمامی عقاید و باورهای لیو به چالش کشیده می شوند. __________________________________________ کتاب کشش خوبی داشت و خیلی دلم میخواست زودتر تمومش کنم تا سرگذشت سوفی رو بدونم. عشق بین سوفی و ادوارد خیلی دوست داشتم🤌🥺 در مقابل اصلا شخصیت لیو و پال رو دوست نداشتم و از نظرم خیلی اعصاب خرد کن بودن😂🤷♀️
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.