یادداشت روژان صادقی

شکسپیر و شرکا
        ۲.۷۵
در ستایش عاشقان کتابفروشی ها:
قوی ترین نکته ای که نویسنده این کتاب در اختیار داره، سوژه جذاب اونه. تصویری رویایی از پاریس که برای تمام عاشقان کتاب و اونهایی که آرزوی کار کردن در کتابفروشی دارند میتونه از لذت بخش ترین موضوع ها باشه.
اما به غیر از این موضوع، چیز خاصی برای ارائه نداره. روایت های نویسنده، در عین روون بودن، خیلی پراکنده بودن و انسجام خاصی نداشتن که خیلی آزار دهنده بود. 
و حتا اونقدر شخصیت های قوی هم ننوشته بود که به جای تمرکز رو داستان بتونیم حداقل دلمون رو به کاراکترها خوش کنیم.
ولی بزرگترین ضعف این کتاب over romanticised کردن وقایع، کتابفروشی و ساکنان اون، علی الخصوص صاحب اون، جرج ویتمنه.
نویسنده تقریبا همه کتاب از جورج تعریف میکنه و میخواد  ما باور کنیم که این آدم واقعا بی نظیره. ولی یک سری رفتار هایی که از جرج و بقیه ساکنان کتابفروشی سر میزنه باعث میشه تناقض حرفی که چند صفحه قبل زده بود خیلی به چشم بیاد و اذیت کننده بشه. در صورتی که اگر از شخصیت ها و کتابفروشی انقدر تعریف نمیکرد من خیلی راحت تر میتونستم اون هارو با تمام بدی ها و ایراداتشون بپذیرم.
به طور کلی، دفعه اولی که کتاب و حدود ۵ سال پیش خوندم خیلی بیشتر دوستش داشتم چون طلسم اون موضوع جذابش شده بودم. ولی این دفعه که اثر جادو پریده بود دیدم این کتاب چیز خاصی واسه ارائه نداره و فقط از لحاظ موضوع، میتونه تا حدی لذت بخش باشه.
توصیش میکنم ولی نه به هرکسی!
      
1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.